یادداشت
1402/4/11
داستان قلب سگی، سعی موفقی برای نقد ایدهی مارکسیسم دارد. جدا کردن طبیعیات انسانی از انسان و تلاش برای ساختن یک انسان جدید مطابق با ایدهی جامعه مارکسیستی، موجودی را تولید میکند که نه تنها از خودبیگانه است بلکه علیه همان سیستم هم میشورد. و البته هیچ وقت نمیتوان خوی اصلی را تغییر داد. روایت به وضوح ضدانقلاب است اما تمثیلی بودنش، هدف نویسنده را قابل پذیرشتر کرده است. در نهایت داستانی قوی و پرکشش دارد من که ترس زیادی از ادبیات روسیه داشتم و تا به حال نخوانده بودم تا انتها پای کتاب نشاند. ترجمهی روانی هم دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.