یادداشت
1401/9/13
4.0
6
سنگین، سختخوان و غنی از محتوا اما به شدت خستهکننده و کسالتآور! جلد سوم این کتاب که به اهتمام آقای «ابولحسن نجفی» به زبان فارسی و صدالبته به شکل ممتازی برگردان شده است، شامل «۵۸ فصلِ نخست» از «مجموعِ ۸۲ فصلِ کتاب هفتم» یعنی «کتاب تابستان ۱۹۱۴» میباشد. هشدار: هر آنچه که در این ریویو مینویسم، در مورد جلد سوم است، طبیعیست که برای هر جلد، مانند این ریویو و ریویوی جلد نخست و دوم، نظرم را خواهم نوشت، و نهایتا در صورتی که عمر من کفافِ خاتمهی داستان را داد نظر نهایی خود را به شکل کامل و مفصل بیان خواهم نمود. حقیر در این ریویو، به رویدادها و وقایع کتاب ورود نمیکنم و فقط به بیان نکاتی پررنگ از جلد سوم به شرح زیر بسنده میکنم: اول آنکه، برخلاف دو جلد نخست با متنی سخت، خستهکننده و ملالآور روبرو هستیم. دوم آنکه، کتابِ هفتم را من یک رمان نمیدانم، زیرا نویسنده از قالب رمان خارج شده و کاملا درس سیاست و جامعهشناسی به ما میدهد و به قدری محتوا در این زمینه غنی است که حتی بخش زیادی از محتوای آن را میتوان در دانشگاهها تدریس نمود. سوم آنکه، ژاک با همهی سگ دو زدنهایش نتوانست توجه من را به شخصیت خود جلب کند و برعکس حرص من را به شکل عجیبی در میآورد، بنابراین شخصیت محبوب من همچنان دکتر آنتوان است. چهارم آنکه، اعتراف میکنم این جلد، سختترین کتابی بود که آن را تا به امروز مطالعه کردهام و مدت زیادی شدیدا من را درگیر خود کرد، اما با تمام این سختیها اطلاعات زیادی با خواندنش کسب کردم و خوشحالم که برایش وقت گذاشتم. پنجم آنکه، درست است که سه جلد نخست را بدون توقف و پشتِ هم مطالعه نمودم اما حال استراحت را برای شروع جلد چهارم ضروری میدانم، این جلد شدیدا ذهنم را خسته کرده است. نقلقول نامه "انسان میتواند از وطنش بیرون برود، ولی نمیتواند بیوطن بشود. و این وطنخواهی هیچ تناقض ذاتی با آرمان انقلابی و بینالمللی ما ندارد." "واژگون کردن نظام طبقاتی یعنی بدی را با بدی دفع کردن، یعنی ظلمی را جانشین ظلم دیگر کردن.. همهی طبقههای موجود رنج میکشند." "برای بسیاری از ما انقلاب پیش از آن که اقدامی برای تغییر و تحول اجتماعی باشد در وهله اول فرصتی است برای برآوردن نیاز به انتقامجویی و این نیاز از نزاع و آشوب و جنگِ داخلی و تسخیر وحشیانهی قدرت سیراب و سرمست میشود." "پایگاه مذاهب در عمق جامعه است. همیشه مذاهب نیروی اصلی خود را از رنجهای انسان اسیر به دست آوردهاند. مذاهب همواره از فقر و بدبختی استفاده کردهاند. روزی که این نقطه اتکا را از دست بدهند، قدرتشان خود به خود از میان خواهد رفت. اگر انسانها خوشبختتر شوند، طبعا مذاهب بر آنها تسلط نخواهند داشت." "اصلاحات ممکن است بعضی از معلولهای شر را تخفیف دهد، ولی هرگز به علتها حمله نمیکند! و این طبیعیست: اصلاحطلبها هر قدر هم که دارای حسن نیت باشند، دقیقا به همین سیاست، به همین نظام اقتصادی که باید از میان برود وابستهاند. نمیشود از سرمایهداری توقع داشت که خودش خودش را نابود کند، تیشه به ریشهی خودش بزند." "کسی که از خودش حرف میزند، هرچقدر هم که کوشش کند باز نمیتواند تمام حقیقت را بگوید." کارنامه یک ستاره بابت اینکه این جلد شدیدا خستهکننده و کسالتآور بود، یک ستاره بابت اینکه نیاز به این همه بحث و تفسیر در مورد انقلاب و نظامهای حاکمیتی در یک رمان نبود و خیلی از مطالب کاملا اضافی و ملالآور بود، از کتاب کسر و نهایتا برای جلد سوم خانواده تیبو، سه ستاره منظور مینمایم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.