یادداشت bita
1404/1/13
نوشته ای بر رمان روستای استپانچیکووا و ساکنانش در مقدمه این کتاب میخوانیم که روستای استپانچیکووا و ساکنانش اولین بار در نشریه یادداشت های وطنی سال 1859 به چاپ رسید.در این داستان داستایفسکی((تارتوف روسی)) شخصیت اصلی نمایشنامه تارتوف یا دغل باز مولیر را در قالب اپیسکین به تصویر میکشد. داستایفسکی به مدت دو سال روی این رمان کار کرده و سال 1359 اون رو به چاپ رسوند. روستای استپانچیکووا و ساکنانش در زمان داستایفسکی تاثیر چندانی نگذاشت. اما پس از مرگ داستایفسکی به محبوبیت زیادی رسید و نام فومافومیچ آپیسکین یک ضد قهرمان ماندگار باقی موند. داستان این رمان درواقع حول املاک یگور ایلیچ اتفاق میوفته و راوی داستان برادرزاده اون سرگئی الکساندروویچه. و سرگئی بعد از دریافت نامه ای از طرف عموش فورا به روستای استپانچیکووا سفر میکنه. در راه یک مردی رو تصادفی توی یک گاراژ میبینه که این مرد چندین صفحه به انتقاد از وضعیت امور توی املاک عموی سرگئی میپردازه و میگه که همین الان از سر یک نهار توی اون خونه با وحشت فرار کرده و حتی قبل از سرو دسر رفته. و اون در بین صحبت هاش مدام به فردی به اسم فومافومیچ اشاره میکنه طوری که انگار تمام مشکلات اون خونه و حتی اون روستا زیر سر فومافومیچه. جایی در نیمه دوم کتاب داستایفسکی تصمیم میگیره که به عشق بپردازه ولی به نظر من درگیری شخصیت ها با فومافومیچ جذاب تر و مهم تره. و داستایفسکی خیلی خوب توانسته ازاردهندگی فوما رو برسونه. و بدون شک خود شخصیت فومافومیچ برای خودش موضوع حرف های طولانی ای میتونه باشه. به نظر من ترجمه کتاب با ترجمه خانم میترا نظریان ترجمه روان و خیلی خوبی بود و پیشنهادش میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.