یادداشت آگاتاهد.

        چه شروع وحشتناکی برای ۱۴۰۴!
فصل اول کتاب رو که خوندم، به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم (چون منطقه مرده رو قبلش خوندم). توقع‌ام از کتاب بالا رفت ولی اواسط کتاب نا امید شدم. حتی یادمه یجایی به خودم گفتم "این یارو چجوری میخواد منو بترسونه اونم با این شخصیت‌هایی که مردنشون برام مهم نیست؟". حقیقت اینه که از هیچ کدوم از شخصیت‌ها خوشم نیومده بود و این برای من خیلی بده. ولی بعد چی شد؟ بله، استیون کینگ ورق رو برگردوند.
امشب تصمیم گرفتم تا سحر بیدار بمونم و هرجور شده تمومش کنم. دویست صفحه خوندم و بووووممم! عجب چیزی بود!
من با منطقه مرده نسبتا ناامید شدم، چون نترسیده بودم. ولی کوجو بهم نشون داد استیون کینگ چجوری شده این! حقیقتا وحشت کردم و خیلی خوشحالم که از ناامیدی در اومدم. پیشنهادش میکنم و اگه شب صد صفحه‌ی آخر رو بخونین که چه بهتر (فقط اگه اینکار رو کردین بهم فحش ندین😂)

      
46

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.