یادداشت سیده زینب موسوی
1402/11/7
این کتاب روایت کساییه که تصمیم گرفتن به جای نشستن و «غر» زدن پاشن یه «کاری» بکنن... روایت بانوانی که اومدن تو میدون تا برای اسلام و ایران و انقلاب مادری کنن... ماجرا برمیگرده به انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، وقتی اوضاع به شدت خراب بود و امید به مشارکت مردم در انتخابات پایین... اینطور شد که مادرای قصهٔ ما تصمیم گرفتن آستین بالا بزنن و برای بالا بردن مشارکت دست به کار بشن... هر کسی هم هر کاری از دستش برمیاومد انجام میداد، از صحبت رو در رو با مردم گرفته تا کار توی فضای مجازی تا پختن نذری سیاسی و نگه داشتن بچههای خانومهایی که قرار بود برای صحبت با مردم برن توی کوچه و خیابون... برای خودم این بخش صحبت رو در رو با مردم واقعا جالب بود و جدا جرئت و جسارتشون رو تحسین میکردم، و تازه روایتهایی که تو این کتاب جمع شده فقط مختص شهر سبزوار و روستاهای اطرافشه. همین حرکت تو شهرهای دیگه هم گسترش پیدا کرد که دیگه روایتهاش اینجا نیومده... یه مقدار جزئیتر بخوام بگم، بعضی از روایتها به نظرم سادهانگارانه میاومد، یعنی نمیتونستم بپذیرم که کسی با همچین حرفهایی قانع بشه. البته اینطور هم نبود که همهٔ روایتها مثبت باشه و به خوبی و خوشی تموم بشه، ولی کفهٔ ترازو به سمت مثبتها بود. با این حال سعی میکردم این نکته رو به خودم یادآوری کنم که همه یه مشت دانشجوی روشنفکر سرفروبرده تو خبرگزاریهای خارجی نیستن که اگه خود خدا هم از عرش بیاد پایین نتونه راضیشون کنه 😏 نه... خیلیها دنبال جدل نیستن و با حرفهای سادهای که از دل براومده باشه قانع میشن... بعضی وقتها هم نه ریز حرفهایی که زده میشه، بلکه نفس این کار آدما رو تحت تأثیر قرار میده، اینکه یه سری مادر با کلی مشغله و بدون هیچ چشمداشتی راه میافتن تو کوچه و خیابون تا مردم رو به شرکت در انتخابات دعوت کنن... یه نکتهٔ بسیار جالب البته برای من این حجم از خانمهای در حال صحبت دم در خونهها و تو کوچه بود 😅 مثلا کلی روایت اینطوریه که آره چند تا خانوم دم در نشسته بودن و حرف میزدن با هم رفتیم بهشون پیوستیم! نمیدونم این خصوصیت همهٔ شهرستانهاست یا مختص سبزواره؟ (به عنوان کسی که اصلا اهل بیرون رفتن و گشتن تو خیابونا نیستم نمیتونم نظر قاطعی در این رابطه بدم!) بعضی روایتها رو هم خیلی دوست داشتم و مو به تنم سیخ میکرد، مثل اون پیرمرد کمرخمیدهای که همیشه اولین نفر میرفت رأی میداد، یا اونجایی که میدیدم اونی که از همه بیشتر مشکل داره برای رأی دادن ثابتقدمتر از بقیهست... چند تا روایت خوشمزه و نمکین هم داشتیم :) موارد منفی هم خوب بود چون نشون میداد همیشه هم همه چیز گل و بلبل نیست... 👈🏻 خب کتاب رو خوبه کیا بخونن؟ 🤔 در درجهٔ اول اونایی که یه حداقلی از دلبستگی به این انقلاب و این نظام دارن، مخصوصا اگه از اون دسته از طرفداران نظام هستن که خودشون به جز ایراد گرفتن از سر تا پای مملکت کار خاصی نمیکنن 😄 حالا یا فکر میکنن کاری از دستشون بر نمیاد یا فکر میکنن کار آدمای عادی تأثیری نداره و یا اینکه کلا تنبلیشون میاد 😏😄 به این دسته از افراد خوبه این کتاب رو بدیم تا بخونن و ببینن که هر کسی میتونه به اندازهٔ خودش برای پیشبرد اهداف این انقلاب و سر پا نگه داشتن این درختی که خون دلها پاش خورده شده، قدمی برداره! در درجهٔ دوم، میشه این کتاب رو به اون آدمای خنثایی داد که حالا همچین دلشون واسه انقلاب و رهبر غنج نمیره ولی خب معاند و کشته مردهٔ آمریکا و دلسوز اسرائیل هم نیستن 😄 البته همینا هم ممکنه با همهٔ روایتهای کتاب نتونن ارتباط برقرار کنن. برای بقیه به نظرم کل کتاب مناسب نیست، یعنی احتمالا اینطوری باشن که: برو بابا دلت خوشه 😒😄 ولی خب حتی برای این افراد هم به نظرم میشه بعضی روایتها رو به صورتهای مختلف مثل کلیپ و پادکست و اینطور قالبها کار کرد 🤔
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.