یادداشت مجید اسطیری

        از خواندن این کتاب خیلی راضی ام و برسم همین روزها فیلمش را هم خواهم دید و از خانم معصومه توکلی که زیاد با بچه ها سر و کله میزنند و بیشتر از من با آنها سر و کار دارند و علائقشان را بهتر میشناسند و این کتاب خوب را بهم پیشنهاد داد بی نهایت ممنونم
راستش در خانه ما کتاب خواندن یک فعالیت مفید محسوب نمیشود! بنابراین وقتی من یک گوشه ولو شده ام و دارم کتاب میخوانم انگار دارم وقتم را بیهوده تلف میکنم. فورا دختر سه ساله ام می آید میگوید بابا بیا با من بازی کن و مادرش هم میگوید اگه الآن باهاش بازی نکنی بعدا از کتاب خوندن بدش میاد. اما من میگویم اگر همسرم هم کتاب بخواند ممکن است دخترمان بعدا به کتاب خواندن علاقه مند شود. یا وقتی من مشغول کتاب خواندن هستم همسرم میتواند بگوید دخترم مزاحم کتاب خواندن بابا نشو تا اهمیت کتابخوانی در ذهن دخترم جا بگیرد! به هر حال اینها همه آرزوهای بنده است و فعلا نمیتوانم جلوی چشم همسر و دخترم کتاب بخوانم. بنابراین چند وقت پیش که زادروز رولد دال بود و همسرم بنده را برای خرید فرستاد بیرون یواشکی کتاب را برداشتم و با خودم بردم. بعد ماشین را یک گوشه خلوت در سایه پارک کردم و خواندنش را شروع کردم. چون این هم یکی از روش های ابداعی ام است برای شروع کردن کتابهایی که دوست دارم بخوانم اما هر طور حساب میکنم اولویت ندارند و معلوم نیست کی نوبتشان بشود. یعنی دست گرفتن ناگهانی کتاب به بهانه زادروز نویسنده
ببخشید که حوصله تان را سر میبرم اما مقدمه هنوز تمام نشده. وقتی برگشتم خانه همسرم گفت چرا خرید این قدر طول کشید و من اعتراف کردم که یک گوشه داشتم کتاب میخواندم و با پوزخند همسرم روبرو شدم. آن شب موقع خواب به ذهنم رسید شاید به خاطر نقاشی هایی که هر دو سه صفحه توی کتاب هست بتوانم کتاب را برای دختر سه ساله ام بخوانم. بنابراین چند شب قبل از خواب کتاب را برایش میخواندم و خودش هم می آمد میگفت بابا ماتیلدا بخونیم. اما کمی که جلوتر رفتم دیدم وسط داستان مجبورم جاهایی را سانسور کنم یا اساسا داستان را تغییر بدهم! میدانستم بچه سه ساله اساسا خیلی چیزها را نمیفهمد اما وقتی نقاشی خانم مدیر غضبناک را میدید و میپرسید بابا این کیه؟ چه جوابی داشتم؟ 
خلاصه ماتیلدا خواندن را از سرش انداختم و خودم یواشکی کتاب را خواندم و امروز تمامش کردم
این ریویو هم در واقع همه ش خاطره بود. 
اگر دو کلمه بخواهم درباره داستان نظر بدهم میتوانم بگویم غربی ها بچه هایشان را برای پرستیدن «هوش» به جای اخلاق و پول وعدالت و دین و خلاصه همه چیز تربیت میکنند. و دستور العمل فقط یک چیز است:
باید روی پای خودت بایستی
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.