یادداشت معصومه هاشمی
1402/7/15
داستانی درباره سرگذشت مادرانی که جنگ و اشغال سرزمینشون، بهشون یاد میده وابسته به هیچ رابطه عاطفی نباشن اما نمیتونن بپذیرن...اونها زندگی میکنن به معنای دقیق کلمه!...عاشق میشن، به پای عشقشون میمونن... مادر میشن، برای رسیدن به موفقیت و براورده کردن ارزوهای والدینشون مبارزه میکنن! حتی تو اردوگاههای جِنین، حتی در صبرا و شتیلا، حتی تو دل امریکا...اونها مقاومت میکنن، میجنگن با دستهای خالی برای زندگی! برای سرزمینشون، هویتشون، تاریخشون...برای باغهای زیتون عینحوض! برای اینکه بتونن گلهای رزی که با دست خودشون کاشتن به بچههاشون نشون بدن...برای روزی که بچههاشون بتونن کنار ساحل با ارامش خاطر بشینن...دوچرخه سواری کنن...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.