یادداشت fatemeh

fatemeh

fatemeh

1404/1/8

مدتها بود
        مدتها بود که همش کتاب های گوتیک ، کلاسیک یا سنگین می‌خوندم یا کتاب های دارک و جنایی ؛ بعد از تجربه ی خوندن چنین  کتاب هایی ، آخرین کوچ مثل درخشش ملایم نور خورشید بود .
کتابی با ریتمی دل نشین و نثری روون که شما رو از ایرلند تا قلب اقیانوس ها می بره و با فرانی همراه میشین و همراه کشتی سگانی به دنبال پرستوهای شمالی میرین تا مطمئن بشین که این گونه جانوری که طولانی ترین زمان مهاجرت رو داره ، در جهانی تاریک که همه گونه های جانوری و حیوانات در حال انقراض هستند ، شانس نجات و بقا رو داره 🤍🦤✨
من از همه بیشتر چیزی که تو کتاب دوست داشتم ، شخصیت رنج کشیده و دل پذیر فرانی بود که سعی میکرد علی رغم همه ی تجربیات تلخش ، بازم حیوانات رو نجات بده و نمیتونست یک جا بمونه و با اینکه همیشه محکوم به رفتن بود ، قلبش برای حیوانات و بقای اونها می تپید . 
و همین طور جغرافیای وسیع و گسترده ای که کشتی سگانی و کاپیتان انیس توش سفر کردن، مثل یک ماجراجویی دریایی بود . 

از خوندنش لذت بردم ولی ریتم کتاب کمی کنده و توصیفات زیاد مکان ها و احساسات شخصیت اصلی میتونن برای کسایی که حوصله خواندن جزئیات رو ندارن حوصله سر بر باشه ولی اگر کمی حوصله به خرج بدید ، می‌تونه کتابی دل نشین و لذت بخش باشه . 



      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.