یادداشت مهشید
1402/4/26
این دومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و فکر کنم آخرینش هم باشه چون ابدا از قلمش خوشم نمیاد.جوری که داستان روایت میشه خیلی گنگه،شخصیت ها همه گنگ و پیچیده ان و شاید این اولش خوب باشه ولی حداقل به عنوان خواننده نیاز دارم آخر داستان خیلی از علامت های سوال توی ذهنم برطرف بشه ، بتونم شخصیت هارو حداقل تا حدود کمی بشناسم و بفهمم که نیاتشون چی بوده،اما شرلی جکسون همیشه همه چیز رو گنگ و ناگفته باقی میزاره و داستانش رو تموم میکنه مثل اینکه انتظار داشته باشه خواننده بقیه اش رو خودش حدس بزنه. منتنها چیزی که فهمیدم این بود که مری کاترین یجورایی مشکلات روحی و آسیب های روانی داشت و همچنین اجتماع گریز بود و به همین واسطه خواهرش رو هم با خودش توی خونه زندانی کرده بود(البته بعد از اینکه باقی خانواده رو همه رو کشت) ولی اینکه چیشد که این آدم اینجوری شد،چرا خواهرش به خواسته هاش تن داد و باهاش کنار اومد ،چی شد که از قتل خانواده تبرئه شدن و......تا آخر کتاب سوال باقی میمونه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.