یادداشت نرگس سلطانی
1402/9/3
یک روز مسئول کتابخونه گفت تویی که کلاسیک خیلی میخونی! این به دردت میخوره. قبل از اون، من حتی اسم این کتاب رو هم نشنیده بودم و به توصیه مسئول کتابخونه شروعش کردم؛ باید بگم واقعا دست کتابدار درد نکنه. به شدت کتاب قشنگی بود. کتاب راجع به ملکه ویکتوریاییه که تو سن هجده سالگی به حکومت میرسه و چون سنش کمه همه سعی دارن اون رو تحت کنترل خودشون بگیرن و در چنین شرایطی وزیر اعظم(؟!) میاد و میشه تنها شخصی که به فکر بالا کشیدن حکومت و سلطنت نیست و کمکش میکنه. به طور کلی جریان عاشقانهست. یک عشق ممنوعهی نافرجام که برای هر کدوم از طرفین طعم متفاوتی داره. موقع خوندن این کتاب من خیلی با ملکه ویکتوریا همزادپنداری میکردم و این باعث میشد جریان داستان برام جالبتر باشه. قلم نویسنده و مترجم هم فوقالعاده بود. جوری که من در بطن داستان بودم و همراه شخصیتها درون قصر قدم میزدم و حتی میتونستم صدای یک موسیقی اشرافی رو توی پسزمینه بشنوم.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.