یادداشت نجمه صافدل
1404/3/29

"آدم به خوشیِ بچه هایش بیشتر خوش است تا به خوشیِ خودش". ص۱۵۶ . آقای گوریو در اقامتگاهی عمومی در محله ی فقیرنشین شهر پاریس به تنهایی روزگار میگذراند. او همسرش را سالها پیش از دست داده اما همچنان به وی وفادار مانده است.اینک اما تنها دلخوشی زندگیش، دخترهایش هستند که با اینکه هر دو ازدواج کرده اند اما باز هم هر کاری می کند تا لبخند را در چهره ی دخترانش ببیند.هر کاری حتی به قیمت بدبختی خودش. به موازات زندگی آقای گوریو، داستان زندگی مرد جوانی که دانشجوی حقوق است و در همان اقامتگاه سکونت دارد نیز روایت میشود. او "اوژن" نام دارد. اوژن از خانواده ای فقیر است و تمام هدفش این است که با اتمام درسش، شغل خوبی بدست اورد و به دنبال آن، به ثروت زیاد و موفقیت های اجتماعی دست یابد اما آیا فضای پاریس این اجازه را به او می دهد که در مسیر اهداف خود بماند؟ و در ادامه شاهد گره خوردن زندگی باباگوریو و اوژن هستیم که... . من نوشت: این اولین کتابی بود که از بالزاک میخوندم. قلمشون رو دوست داشتم. هم زندگی مردم مرفه و هم زندگی مردم فقیر رو در اوایل قرن نوزدهم در پاریس ، بخوبی به رشته تحریر اورد.(اگرچه بعضی از این فرهنگ ها و تفکرات برای من بشخصه باعث تعجب شد😉).ترجمه هم خوب بود ولی خب مکررا نیاز میشد که معنی بعضی از کلمات قدیمی رو در نِت جستجو کنم. سبک نوشتاری کتاب هم واقعگرایانه بود.. نوع روایت داستان،خطی اما پرکشش و جذاب بود و تنها ایرادی که میتونم بگیرم از کتاب،(البته کاملا سلیقه ای و شخصیه ایرادم) و اون، پایانبندی کتاب بود که دوست داشتم شخصیت "اوژن" راه دیگری رو برای ادامه مسیر زندگیش انتخاب کنه😒. و یه ایراد هم بگیرم از "نشر مرکز"، که پاورقی ها رو بجای آوردن در پایین صفحه، به آخر کتاب انتقال داده و خواننده رو به زحمت میندازه🤨. و امتیازی که به کتاب میدم ۸.۵ از ۱۰ هست. . راستی اگر قصد خوندن کتاب رو دارید، باید صبوری زیاد واسه خوندن ۲۰ص اولش به خرج بدید و تمامی اسامی که می بینید رو با ذکر توضیحاتی که درموردشون اومده رو در جایی یادداشت کنید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.