یادداشت صآد
1403/1/6
. بسم اللّٰه «التیام روزهای خاکستری دبیرستان» خواندن این کتاب برمیگردد به روزهای شانزده سالگی ام. نمیدانم چرا اینقدر اتفاقی یادم افتاد که آن موقع ها همچین کتابی خواندم و باید به بهخوان اضافهاش کنم.. حاصل نمایشگاه کتاب کوچکی که در مدرسه برپا شده بود برای من شد دو جلد از این کتاب. یک جلد برای خودم یک جلد هم برای بابای نسترن.. ساده و روان نوشته شده. خیلی کوتاه است، اما برای نوجوان ها شیرین. انگار خودشان را میخوانند. اگر هنوز داشتمش جملاتی که صفحه اول یادداشت کرده بودم را اینجا برایان مینوشتم. اما حیف که نه دیگر آن کتاب را دارم نه جملهای که ابتدای کتاب یقیناً برای بابای نسترن نوشتهام و نه بابای نسترن را...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.