یادداشت محمدامین اکبری

به نام او
        به نام او

ایتالو اسوِوُ از آن دست نویسندگانی است که با یک اثر در رده نویسندگان بزرگ به شمار آمده. شاهکار او «وجدان زنو» است که معرف حضور کتاب‌خوان‌ها هست. کتابی که سال‌ها پیش با ترجمه استادانه مرحوم پرویز کلانتریان منتشر شد و تا کنون به چاپهای متعدد رسیده. اگر نخوانده‌اید حتما بخوانید چرا که ممکن است یکی از محبوبترین رمان‌هایتان شود.

من بعد از خواندن «وجدان زنو» در جستجوی این بودم که به‌غیر از این کتاب چه کتاب دیگری از او به فارسی ترجمه شده، هرچند می‌دانستم اسوو نویسنده پرکاری نبوده و همان یک اثرش مورد توجه قرار گرفته، تا اینکه به رمان کم‌حجم «پیرمرد مهربان و دختر زیبا» رسیدم که البته مترجمِ اثر، نام آشنای نویسنده را به‌شکل دیگری ترجمه کرده بود، به نظرم خیلی‌ها نمی‌دانند که کتاب دیگری از نویسنده «وجدان زنو» به فارسی ترجمه شده. باری به این کتاب برخوردم ولی در بازار کتاب موجود نبود تا اینکه در همین ماه اخیر بازچاپ شد. به‌محض آمدن کتاب خریدمش و البته به‌دلیل مشغله‌های فراوان بسیار آهسته و تقریبا در طول یک‌هفته آن را خواندم. کسی که کتابهای 1000 صفحه‌ای را سه روزه می‌خواند الان به‌دلیل اشتغالات کتابی، خواندن کتاب ۱۰۰ صفحه‌ای را این‌قدر طول می‌دهد، متاسفانه.

خلاصه، کتاب را به پایان رساندم. از اول هم توقع نداشتم با شاهکار دیگری روبرو باشم ولی خواندنش وقتم را خوش کرد و ناراحت نیستم. این آخرین رمان اسوو همانطور که از نامش می‌توان حدس زد داستان دلباختگی پیرمردی به زنی جوان است. البته اسوو به این سوژه به‌شکل کلیشه‌وار نزدیک نشده و چیزهایی اضافه کرده که کتاب را خواندنی کرده است. مهمترین وجه تمایز این رمان با سایر داستانهایی که چنین خط داستانیی دارند، طنز نویسنده است که حتی در عنوان کتاب هم خود را نشان می‌دهد. اسوو پیرمرد هوس‌باز قصه را به سخره می‌گیرد و او را (و به احتمال زیاد خودش را) هجو می‌کند. پیرمردی که این‌قدر در توجیه عمل خود جلو می‌رود که به نظریه‌پردازی رو می‌آورد. اسوو در جایی از داستان می‌گوید: «به این ترتیب، پیرمرد مهربان ما در سن کهولت نویسنده شد.»

وجه تمایز این اثر در این نوع نگاه خلاقانه و طنازانه نویسنده است.
      
111

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.