یادداشت
1402/6/25
3.6
11
به نام خداوند رنگین کمان برای شروع نمیدانم از کجا شروع بکنم ، کلمات برای توصیفش عاجزند یا اینکه من اینگونه هستم . به هیچ وجه علاقه ای نداشتم تا تمامش کنم برای همین هر روز کشش میدادم ، حتی اگر ۱۰ صفحه ازش بخوانم. خواندنش برایم مثل عصر پاییزی بود که پشت پنجره نشسته باشی و پنجره بخارآلود حاصل از باران عصرگاهی را نظاره گر باشی و حین خواندنش منتظر چایی ات باشی که سرد شود و بنوشیاش. این کتاب پتانسیل این را داشت که چندباره جوایز سالانه را ببرد از بس که ماهرانه به قلم کشیده شده است. مادام تسارو میداند چه میخواهی و تو را به طرز غیرمنتظره ای به سمت نشدنی ها میکشاند که به هیچ وجه نمیتوانی حدس بزنی که در نهایت چه میشود . درست است که دلم نمیخواست که تمام بشود ولی بعد تمام شدنش بدون اغراق غرق یک حس خیلی خوب و منحصربهفردی شدم که آرزو دارم شماهم بتوانید آن را تجربه کنید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.