یادداشت باشگاه کتابخوانی ازتا

ظرافت جوجه تیغی
        یادداشت الهام فرخی درمورد کتاب «ظرافت جوجه تیغی» در گروه کتابخوانی «ماهور»:

تا به حال شده احساس کنید نامرئی هستید؟! آیا تجربه این را داشته‌اید که در جایی شلوغ زندگی کنید با آدم‌ها رفت و آمد داشته باشید اما دیده نشوید؟
در آپارتمان مسکونی شماره ۷ خیابان گرونل آدم‌هایی زندگی می‌کنند که با وجود آنکه مساحتی از یک ساختمان گران‌قیمت را اشغال کرده‌اند اما دیده نمی‌شوند.
آن‌ها همزمان در دو جهان موازی زندگی می‌کنند جهان ذهنی خود و جهانی که ذهن دیگران از آن‌ها انتظار دارد.
اما چه کسی می‌داند که تا چه وقت می‌شود پنهان بود و چه اندازه می‌توان نقش بازی کرد؟
شاید روزی کسی پیدا شود و بفهمد که همه آنچه از بیرون دیده می‌شود تمام واقعیت نیست و این می‌تواند همان لحظه خاص برای زندگی هر کسی باشد. 
احتمالا به همین دلیل است که ظرافت جوجه تیغی را باید بارها خواند و درگیر تمام مفاهیم و پرسش‌های آن شد. ساعت‌ها و روزها به آن فکر کرد تا شاید به بخشی از واقعیت پنهان ذهن انسان‌ها دست یافت.
واقعیتی که فرصت دیده شدن را به انسان‌ها می‌دهد و این جسارت را در او بیدار می‌کند که نقاب نامرئی بودن را از چهره‌اش بردارد.
ظرافت جوجه تیغی هزارتویی از مفاهیمی است که از ذهن دو شخصیت به ظاهر متضاد در قالب روایت‌ها بیرون می‌ریزد. تصور کنید به دنیای ذهن دو آدم سفر کرده باشید و تمام فکرهای جاری در آن را بخوانید. آن وقت می‌توانید بفهمید که خیلی آدم‌ها بر خلاف ظاهر بسیار متفاوتشان می‌توانند دغدغه‌ها و خواسته‌های مشترکی داشته باشند. 
می‌توان فهمید حقیقت جوجه تیغی تنها آن تصویر اولیه‌ی گرد تیغ‌تیغی زمخت که آنی در ذهن مجسم می‌شود نیست، تن نرمی است که پیوسته آن را پنهان می‌کند و برای رشد و مراقبتش حاضر است آن تپه خار را به دوش بکشد.خارهایی که درک زیبایی‌شان در گرو کشف آن لطافت پنهان است.
      
64

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.