یادداشت پارمیدا
1401/10/12
3.8
11
کتاب بسیار خوبی برای دانستن تئوری و اصطلاحات داستان نویسی است. شاید به نظر بیاید کتاب انسجام مناسبی ندارد اما به دلیل ارتباط درهمتنیدهی عناصر داستان نویسنده ناگزیر است در فصلهای مختلف گریزی به هر کدام که لازم است بزند. در ادامه مباحث مطرح شده در کتاب را بهطور خلاصه نام میبرم. ----------- کتاب در چهارده فصل نوشته شده که هر کدام چند بخش دارد. فصل اول بیشتر مقدمهای است بر روایت و درآمیختگیاش با زندگی. نویسنده در فصل دوم به تعریف روایت میپردازد. تمایز بین قصه، داستان و گفتمان روایی را مشخص میکند. در فصل بعد به مرزهای روایت میپردازد. در مورد پیرامتنها و روایتهای ابرمتنی بحث میکند. فصل چهارم در مورد قدرت بلاغی روایت است که در آن از علیت در داستان، انسجام روایی و ابَرپیرنگ میگوید. فصل بعد در مورد فرجام داستان است. در فصل ششم انواع راوی، کانون و فاصله را بیان میکند. فصل هفتم در مورد تفسیر روایت است و در واقع نشان دادن کاری است که خواننده انجام میدهد. همینطور در مورد شکاف، گره، مضمون و بنمایه در داستان. در فصل هشتم انواع روشهای خوانش متن را توضیح میدهد. تمرکز فصل نهم بر اقتباس است. در فصل دهم مقداری به شخصیتپردازی و خود در روایت اشاره میکند. فصل یازدهم، "روایت و حقیقت"، به واقعیت و فرق داستان و ناداستان میپردازد. فصل بعد در مورد دنیاهای روایی است . فصل سیزدهم بیشتر در مورد تاثیر روایت است. کارکردش در سیاست، تبلیغات، روابط اجتماعی تا دعواهای کیفری. فصل آخر به کشمکش و باورپذیری قصه میپردازد. ---------- پن: خوبه که اسامی و اصطلاحات رو یاد بگیریم اما باید حواسمون باشه خیلی درگیر مباحث نظری نشیم. دانشگاهیها مباحثشون رو از روی دست نویسندههای بزرگ درآوردن نه برعکسش. چیزی که مهمه اینه که ساختار داستان رو یاد بگیریم. بعد از اون میتونیم با شناخت و آگاهی اگه خواستیم ساختار رو بشکنیم (قبل اون نه).
15
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.