یادداشت پارمیدا

پارمیدا

پارمیدا

1401/10/24

زن در ریگ روان
        داستان پر از مفاهیم اگزیستانسیال است و حوادث و کنش‌های کمی در آن رخ می‌دهد.
ترجمه را خیلی نپسندیدم. از کلمات پرطمطراقی استفاده شده بود که سنخیتی با زمان ترجمه ندارد. ترکیبات و جملات نامانوس بود اما شاید  همین ویژگی ترجمه سبب شده بود که قسمت‌های اروتیک زیادی در متن باقی بماند و از تیغ ممیزی جان به‌در برد.
 
از اینجا به بعد داستان اسپویل (فاش) می‌شود.

در طی داستان مفهوم شن (برای مرد) چندین‌بار دستخوش تغییر می‌شود و  تغییرات دیگری نیز همزمان به وجود می‌آید. 
در بیشتر داستان از هر دو شخصیت با عنوان زن و مرد یاد شده است. حتی اسم مرد (نیکی) هم به مرور در داستان حذف می‌شود. از آنجایی که غریزه‌ و میل جنسی یکی از محورهای اصلی داستان است آبه از تکنیک خوبی استفاده کرده است.
در انتهای داستان وقتی مرد به بالای گودال می‌رسد نشانه‌های پذیرش اسارت خودخواسته در توصیفاتش نمایان می‌شود. 
دریایی که -در صفحات پیشین- در آرزوی دیدنش بود، زرد و چرکین توصیف می‌شود. هوا گلویش را به خارش می‌اندازد، به دریا پشت می‌کند و قبل از آنکه به گودال برگردد سایه خودش را درون آن می‌بیند.
      
2

27

(0/1000)

نظرات

آقا مهدی، استاد لرزاندن تن و بدن استاد فرهاد غبرایی در قبره...انگار کمر همت بسته به نابودی آثار ژاپنی! بگذریم. پیشنهاد می‌کنم فیلمش رو تماشا کنی و ازش لذت ببری، فیلمش از جمله‌ فیلم‌هاییه که کامل‌تر از کتابه 😁
1

0

پارمیدا

پارمیدا

1401/11/20

توی فکرش هستم ولی متاسفانه فیلم دیدن برام خیلی سخت‌تر از کتاب خوندنه 😁 

0