یادداشت باب اسفنجیِ کتابخون

                داستان جالبی داشت،امید وار بودم مرنا و جورج بهم برسن ولی نشد،الا هم که فهمید دو رگه هست ولی اول آخر نویسنده مشخص نکرد باباش کیه،ولی اینجای داستان خوب بود که بابای هنری برگشت پیشش
        

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.