یادداشت مسعود بربر
1400/12/1
3.2
10
عوضی، خوشخوان، خندهدار و عمیق «عوضی»، رمان کوتاه ژوئل اگلوف، داستان مردی است که همه او را با کس دیگری عوضی میگیرند. نه یک فرد خاص؛ هر بار با یکی. و از آن مهمتر خود او هم به درستی نمیداند کیست. شرایطی که موقعیتهای طنز به راستی خندهآوری ایجاد میکند و از آن مهمتر موقعیتهای پرسشبرانگیزی. داستانی خوشخوان و سرگرمکننده که به سرعت به داستانی عمیق و چالشبرانگیز بدل میشود. داستان هر چه پیش میرود سنگینی نگاهی پدیدارشناسانه بر آن بیشتر میشود و خواندن رمان را دو چندان دلچسب و ارزشمند میکند و سرانجام در یک وانهادگی اگزیستانسیالیستی به پایان میرسد. اینها همه از «عوضی» کتابی اگزیستانسیالیستی (از نوع داستانی و با کیفیتش)، و البته خوشخوان، و عمیق میسازد که مدتها بود جنس خوبش گیرم نیامده بود و از این بابت سپاسگزار اصغر نوری هستم. مترجمی که تا امروز از او، غیر از «عوضی»، سهگانهی دوقلوهای آگوتا کریستوف (دفتر بزرگ و ...) را خواندهام و آن هم به راستی کتابی شگفتانگیز و همزمان خوشخوان بود. همه ترجمههایی که از او خواندهام جدای از روانی و خوشخوانی و سلامت، انتخابهایی بیاندازه جذاب بودهاند. کتابخوانان حرفهای را احتمالا دیری باید، تا اثری گیرشان بیفتد که چشمشان از خواندنش برق بزند، و ترجمههای اصغر نوری به باورم اینچنین هستند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.