یادداشت مسعوده مشایخی

        من ضامن رمانی است برای مخاطب نوجوان به  نویسندگی #مصطفی_خرامان و انتشارات #به_نشر_آستان_قدس_رضوی  است، که از اسمش مشخص است مربوط به ضمانت و ضامن شدن است. شخصیت ها خوب پرداخته شده و ویژگی های آنها قشنگ بیان شده است. ارتباط شان با یکدیگر هم خیلی قابل توجه است. افتتاحیه نویسنده باعث جذب مخاطب و ایجاد پرسش در ذهن او میگردد. 
سوژه رمان بسیار جالب و برای نوجوان گیرا است. تلاش برای ضامن شدن و انتخاب تصمیم های مهم در لحظه حتی با مطمئن نبودن و ریسک پذیری شخصیت حائز اهمیت است.
 که با حل کردن چالش ها و موانعی که سر راهش قرار می‌گیرد داستان برای مخاطب جذاب میشود.
استفاده از ویژگی های  الگو و اسطوره نوجوان ها در سنین خود و در حد خودشان بسیار مهم و جالب بود. 


برشی از کتاب:
رضا گفت: بگو خواهرت بیاد اینجا بمونه ، من و تو بریم بابات رو بیاریم. 
پسر شاکی شد: بسپارند دست این؟ یه دقیقه اومدیم تو مغازه اش، گیر داد که خواهرم یه انگشتم دزدیده. 
رضا که خنده اش گرفته بود و از غیرت پسر هم خوشش آمده بود، پرسید: پس میخوای چکار کنی؟ تو اینجا وایسی، خواهرتم اونجا اشک بریزه؟ 
پسر لحنم عوض شد، با التماس پرسید: تو بگو چی کار کنم؟ 
رضا دلش برای رنگ پریده و چشم پر آب پسر سوخت : کارت اینه پول شیشه ای رو که شکستی ، بدی. حالا اگه من ضمانت بشم، می ری بابات رو بیاری؟ 
پسر با پشت دست اشک هایش را پاک کرد: یعنی ولم میکنی که برم؟ 
رضا گفت: من ضمانت میشم که بری آقاجونت رو بیاری دیگه، نه اینکه بری و برنگردی! 
پسر گفت : می رم برمیگردم. 
رضا پرسید: قول؟ 
پسر گفت: قول.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.