یادداشت هآرو

هآرو

هآرو

1403/5/7

فردا و فردا و فردا
        اول میخوام راجب شخصیت های این کتاب حرف بزنم
راستش یکی از مورد علاقه ترینشون برای من مارکس بود.بیشتر از هر شخصیت دیگه ایی دوسش داشتم. اون مهربون و به شدت با درک و دوست به شدت خوبی بود. و جدی، یکی از بدترین اتفاق های کتاب مردن مارکس بود جوری که واقعا نمیخواستم دیگه کتابو ادامه بدم. شخصیت سیدی، راستش واقعا ازش خوشم نمیومد.. حقیقتا من هیچوقت ادمایی مثل سیدی رو تو زندگیم قبول نمیکنم و میشه گفت خیلی جاها با قضاوت های احمقانه ی خودش مخصوصا راجب سم رفتار های خیلی مزخرفی نشون داد. اون جایی که سم پاهاشو جراحی کرد... با خوندن فکر و رفتار های سیدی، با خودم این فکرو کردم که خدایا واقعا نمیخوام هیچوقت دوستی مثل سیدی داشته باشم(لطفا توجه کنید این نظر منه و توهین به هیچ شخصی نیست) هرچند حس میکنم در پایان کتاب و با بزرگ تر شدنشون هم تونست طور دیگه ایی فکر کنه. شخصیت سم هم حقیقتا با اینکه شخصیت اصلی بود ولی نظر خاصی راجبش ندارم..داستان کتاب هم اروم بود.یه کتاب ملایم بود و نمیتونی اگه انتظار هیجان داری این کتابو بخونی.هرچند واسه یه بار خوندن کاملا پیشنهادش میکنم و به نظرم ارزش اینو داره که بخونی

      
11

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.