یادداشت سپهر ناصری

        دایی وانیا یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های آنتوان چخوف است که با داستانی ساده و پی‌رنگی قوی خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که هر کدام مصداق گروهی از اقشار روسیه هستند. پروفسوری روشنفکر که بیماری گریبانگیرش شده، همسری جوان که طمع مردان بسیاری را برانگیخته، مردی که خود را وقف انسان و طبیعت کرده و ظاهراً دست از مادیات شسته و شخصیت‌های دیگر که هر کدام به خوبی گسترش یافته و حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند.
ملالی در شخصیت‌های وجود دارد که در اثر تغییر شرایط زندگیشان به وجود آمده و احوالاتشان را دگرگون ساخته. این دگرگونی و ملال سبب می‌شود رنج‌های از یاد رفته را بازیابند و میان نفرین خاطرات و زندگی از دست رفته سرگردان باشند. مردمانی که تا چندی قبل عاقلانه رفتار می‌کردند اکنون به مرحله‌ای از جنون رسیدند که بر اساس درونی‌ترین غرایض‌شان رفتار می‌کنند؛ گویی که انگار هیچ عاقبتی وجود ندارد.
 دیالوگ‌ها پربارند و تقریباً سخن بیهوده‌ای در نمایشنامه وجود ندارد؛ چنانکه داستانی با این عظمت در کمتر از ۱۰۰ صفحه گنجانده شده و شاهکاری در ادبیات جهان برجای مانده.

سپهر ناصری
۲۸ اسپند ۱۴۰۳

      
60

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.