یادداشت Farideh
1404/4/10
موضوع کتاب درباره خانواده ای هستش که زمان جنگ ایران و عراق تو خرمشهر زندگی میکنن و اثر جنگ باعث میشه این خانواده اتفاقات و ناگواری های زیادی رو از سر بگذرونه. نثر کتاب قویه و بخصوص بیست صفحه آخر داستان بسیار کشش داره. میشه گفت نویسنده آخر داستان رو استادی کرده. علیرغم فضاسازی ها و قلم خوب نویسنده، واقعه بسیار دردناکه. داستان تاریک و دلگیره. ناخوشی ها و مصیبت ها روانرنجوره و بهتره وقتی که کتاب رو دست میگیری از این موضوع آگاه باشی. یه سری چیزا خیلی خوب به تصویر کشیده شده. اینکه اگه برای مصیبت ها عزاداری نکنیم و سعی کنیم انکار و پنهانشون کنیم تا عمر داریم اون خاطرات مثل شبحی دنبالمونن و گاهی تمام زندگی بعدش رو میبلعن. من از توصیفی که برای نوال در آخر داستان بکاربرده شده بود خیلی خوشم اومد. اینکه وقتی از جایی عبور میکنه، با خودش روشنی و زیبایی میاره و خونه اش جایی که همیشه نشان حضورش رو در خودش داره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.