یادداشت نگـین
1402/12/1

من و نورا سـید با این تفـکر که “برای این زندگـی ساخته نشـده ایم ، فشـاری بی وقفـه تحـمل میکـردیم ، “چیـزی آنقدر آزاردهـنده که نه میتـوانستی تحمـلش کنی و نه آنقدر قوی که بتوانی آنرا کنـار بزنی “ اما در آخر با تجـربه کردن زنـدگی های موازی به این نتـیجه رسیدیم که حلـقه گمـشده زندگیمان *عشـق* بود و “حسـرت است که مارا پژمرده و تبـاه میکند” پس با اشتـیاق به زیسـتن با عشق و بدون حسـرت ,با جملـه و شعار “من زنده هسـتم “ به زندگی بازگشـتیم . * I am alive *
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.