بریدههای کتاب آسمان احمدی آسمان احمدی 6 روز پیش وارکرفت: طلوع هورد کریستی گلدن 3.7 1 صفحۀ 73 از قضا همان چیزی که تقریباً ما را به نابودی کشاند قرار بود بعدها خود باعث نجاتمان شود. 0 8 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 57 در اطراف من همه چیز بند و زندان است و من زندان را به اشکال مختلف گاهی به صورت انسان و گاهی به شکل نردههای آهنین و زمانی نیز به صورت قفل و کلون در جوار خود میبینم. 0 4 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 21 این دفتر خاطرات که رنجهای روحی مرا ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه و مرحله به مرحله نشان میدهد. 0 2 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 13 از آن پس احساس میکردم که بین من و جهان حایلی به وجود آمده است. 0 0 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 6 اکنون من اسیرم. جسمم را در دخمهای تیره و تار به زنجیر کشیدهاند و روحم را در ظلمت اندیشهای مرگبار به زندان انداختهاند. 0 0 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 174 در مقابل ابدیتی که در پیش است این زندگی ارزشی ندارد! 0 2 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 174 مذهب چیز خوبی است. - بخصوص برای بدبختها 0 2 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 194 دلم میخواهد این عشق لعنتی را از قلبم ریشه کن کنم؛ دلم میخواهد قلبم را از جا درآورم ، اما نمیتوانم. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 214 من دعایم را میکنم، هرچه باداباد؛ و هرچه به سرم بیاید، نه خوشحال میشوم و نه گله میکنم. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 262 تاریکی اگر آدم را بزدل نکند، جسور که میکند. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 265 من احساسات دارم اما آن را برای موقعیت بهتری حفظ میکنم 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 267 میدانی کدام پدرها از همه بدترند؟ پدرهایی که اشتباهات جوانی خودشان را فراموش کردهاند. 0 10 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 280 گناهی نیست که درخور بخشایش نباشد. 0 5 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 243 و چون نمیدانی فکر میکنی که به هیچ دردی نمیخورند؟ در طبیعت چیز بیفایده و زاید وجود ندارد. 0 9 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 27 هیچکار با ارزشی تو این دنیا وجود نداره که بشه راحت انجامش داد. 0 13 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 27 همچین چیزهایی اغلب توی زندگی رخ میده،وقایع غیرقابل توضیح و غیرمنطقی که بههرحال عمیقاً آزاردهنده هستن. به نظر من اصلا نباید بهشون فکر کنیم، فقط چشمهامون رو ببندیم و ازشون رد بشیم، انگار داریم از زیر یک موج بزرگ عبور میکنیم . 0 2 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 22 برای جوانترها راحت نیست که سن آدمهای مسنتر را تخمین بزنند. بنظر من که همهشان پیر به نظر میرسیدند. شصت یا هفتاد چه فرقی میکرد؟ دیگر جوان نبودند، همین! 0 5 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 21 ما گاهی وقتها، بیاینکه خودمان بفهمیم، احساسات دیگران را لگدمال و غرورشان را خرد میکنیم و موجب ناراحتیشان میشویم. 0 6 آسمان احمدی 1404/3/30 جلاد لاغر دارن شان 4.1 19 صفحۀ 447 کلمه ″تنهایی″ نمیتواند احساسات واقعی مرا توضیح بدهد 0 8 آسمان احمدی 1404/3/29 جلاد لاغر دارن شان 4.1 19 صفحۀ 418 ما گاهی مجبوریم چیزهایی را که بزرگترهایمان یادمان دادهاند ندیده بگیریم. 0 8
بریدههای کتاب آسمان احمدی آسمان احمدی 6 روز پیش وارکرفت: طلوع هورد کریستی گلدن 3.7 1 صفحۀ 73 از قضا همان چیزی که تقریباً ما را به نابودی کشاند قرار بود بعدها خود باعث نجاتمان شود. 0 8 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 57 در اطراف من همه چیز بند و زندان است و من زندان را به اشکال مختلف گاهی به صورت انسان و گاهی به شکل نردههای آهنین و زمانی نیز به صورت قفل و کلون در جوار خود میبینم. 0 4 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 21 این دفتر خاطرات که رنجهای روحی مرا ساعت به ساعت و دقیقه به دقیقه و مرحله به مرحله نشان میدهد. 0 2 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 13 از آن پس احساس میکردم که بین من و جهان حایلی به وجود آمده است. 0 0 آسمان احمدی 1404/4/17 آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد ویکتور هوگو 3.9 67 صفحۀ 6 اکنون من اسیرم. جسمم را در دخمهای تیره و تار به زنجیر کشیدهاند و روحم را در ظلمت اندیشهای مرگبار به زندان انداختهاند. 0 0 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 174 در مقابل ابدیتی که در پیش است این زندگی ارزشی ندارد! 0 2 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 174 مذهب چیز خوبی است. - بخصوص برای بدبختها 0 2 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 194 دلم میخواهد این عشق لعنتی را از قلبم ریشه کن کنم؛ دلم میخواهد قلبم را از جا درآورم ، اما نمیتوانم. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 214 من دعایم را میکنم، هرچه باداباد؛ و هرچه به سرم بیاید، نه خوشحال میشوم و نه گله میکنم. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 262 تاریکی اگر آدم را بزدل نکند، جسور که میکند. 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 265 من احساسات دارم اما آن را برای موقعیت بهتری حفظ میکنم 0 1 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 267 میدانی کدام پدرها از همه بدترند؟ پدرهایی که اشتباهات جوانی خودشان را فراموش کردهاند. 0 10 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 280 گناهی نیست که درخور بخشایش نباشد. 0 5 آسمان احمدی 1404/4/12 ژاک قضا و قدری و اربابش دنی دیدرو 4.2 26 صفحۀ 243 و چون نمیدانی فکر میکنی که به هیچ دردی نمیخورند؟ در طبیعت چیز بیفایده و زاید وجود ندارد. 0 9 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 27 هیچکار با ارزشی تو این دنیا وجود نداره که بشه راحت انجامش داد. 0 13 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 27 همچین چیزهایی اغلب توی زندگی رخ میده،وقایع غیرقابل توضیح و غیرمنطقی که بههرحال عمیقاً آزاردهنده هستن. به نظر من اصلا نباید بهشون فکر کنیم، فقط چشمهامون رو ببندیم و ازشون رد بشیم، انگار داریم از زیر یک موج بزرگ عبور میکنیم . 0 2 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 22 برای جوانترها راحت نیست که سن آدمهای مسنتر را تخمین بزنند. بنظر من که همهشان پیر به نظر میرسیدند. شصت یا هفتاد چه فرقی میکرد؟ دیگر جوان نبودند، همین! 0 5 آسمان احمدی 1404/4/5 اول شخص مفرد (مجموعه داستان) هاروکی موراکامی 3.3 26 صفحۀ 21 ما گاهی وقتها، بیاینکه خودمان بفهمیم، احساسات دیگران را لگدمال و غرورشان را خرد میکنیم و موجب ناراحتیشان میشویم. 0 6 آسمان احمدی 1404/3/30 جلاد لاغر دارن شان 4.1 19 صفحۀ 447 کلمه ″تنهایی″ نمیتواند احساسات واقعی مرا توضیح بدهد 0 8 آسمان احمدی 1404/3/29 جلاد لاغر دارن شان 4.1 19 صفحۀ 418 ما گاهی مجبوریم چیزهایی را که بزرگترهایمان یادمان دادهاند ندیده بگیریم. 0 8