بریدههای کتاب saber noori moheb saber noori moheb 1404/1/7 مردگان جزیره ی موریس فرهاد کشوری 3.0 0 صفحۀ 221 « سردار سپه، این صحبت من یادت نرود. دوستی با انگلیسی ها ضرر دارد و دشمنی با آنها خطر.» سید ضیاء الدنگ روزهای آخر نخست وزیری اش حرفی زد که آن موقع نفهمیدم. حالا متوجه میشم چه گفت. 0 0 saber noori moheb 1403/12/25 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 125 صفحۀ 42 نه هلیا ...تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است. تحمل اندوه از گدایی همه شادیها آسانتر است. سهل است که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدی حیات برخیزد ... نه هلیا ...بگذار که انتظار فرسودگی بیافریند زیرا تنها مجرمان التماس خواهند کرد 0 0 saber noori moheb 1403/12/25 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 125 صفحۀ 30 آه هلیا... چیزی خوفناک تر از تکیه گاه نیست. ذلت، رایگان ترین هدیه هر پناهی ست که میتوان جست... 0 0 saber noori moheb 1403/12/24 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 336 هنوز نمیدانیم چطور برنامه های موفق را گسترش دهیم. این حالت اساسا حالت طبیعی در علوم اجتماعی است. کار خیلی سختی است که بخواهید برنامه اجتماعی خاصی را پیدا کنید مثل رستورانهای کیافسی به شکلی موفق شعبهدار و زنجیرهای شده باشند. قطعاً دلیل خوبی برای این دشواری وجود دارد احتمالاً ۶ میلیارد انسان وجود دارد که میتوان به خوبی یادشان داد چطور سیب زمینی سرخ کنند! چند نفر داریم که بتوان تحریکشان کرد تا یک دغدغه اجتماعی را عملیاتی کنند؟ برداشت خود من این است که این مشکل تا حد زیادی حل نشدنی است (اینکه برنامههای بسیار اندکی برای بهبود زندگی بشر هست که به اندازه مرغ سوخاری و لاته قابل باز تولید باشند. برنامههایی که برای ارائه خدمات به مردم قائم به فردند. قطعاً رویکردهای سیستمیتر هم وجود دارد از تامین اجتماعی گرفته تا برنامههای فقرزدایی ) به همین خاطر در بخش اجتماعی در نهایت مجبور شدهایم از ذهنیت گسترش برنامه از طریق «کپی برداری نعل به نعل برنامه اصلی» عبور کنیم و به «ذهنیت مالکیت مشکل و تطبیق برنامه در موقع لزوم برای کسب نتایج» برسیم 0 1 saber noori moheb 1403/12/16 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 86 وقتى سازمان درست میكنيم عملأداريم به افراد نقطۀ ﺗﻤﺮﻛز میدهیم اساسأ داريم به أنها مجوز میدهيم كه فقط نوك دماغشان راببينند وبه تبعات اقداماتشان نينديشند! تمركزهم دشمن است وهم دوست، میتواند به كارها شتاب بخشد كاراترشان كند، اما ازآن طرف به ادمﻫا چشمبند میزند( به اسبهاى مسابقهاى چشمبند میزنند تا حواسشان به اطراف پرت نشود و تندتر بدوند، وقتى هميشه فكروذكرتان روبةرو و روبه رو و روبه رو باشد، هيچوقت نمیايستيد فكر كنيد آيا اصلآ داريد در جهت درست حركت میكنيد يا خیر 0 1 saber noori moheb 1403/12/13 مسطورا محمدحاجی ابوالقاسم دولابی 5.0 1 صفحۀ 88 عدی بن حاتم،روكردگفت:اى پيامبرخدا،اين حرف درست نيست، ماكى احبارو رهبانمان برايمان خدا و رب محسوب شدند؟ا كى آنها را عبادت كرديم؟ا اعتراض كرد به پيغمبروبه آية قرآن، پيغمبراكرم درجواب اين تصور عدی بن حاتم، پاسخ دادكه بله، درمقابل آنها ســجده نكرديد -مفاد فرمايش بيغمبرراعرض میكنـم- لكن آنچه آنهـا گفتند، بیقيدوشـرط پذيرفتيـد؛٭وڷكن أحخـواته حڗامأ ۊحڗموا عليهم حــلالا.حرامهاى خدارا آنها حلال وانمـود كردند درنظرشـما و حلالهاى خدا راحـرام وانمودكردند و شما بى أنكه درصدد باشيد واقع مطلب رابفهميـد، آنچه آنها گفتند، بى قيدوشـرط اطاعتشـان كرديد. 0 3 saber noori moheb 1403/12/10 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 21 این یکی از دلایلی است که نشان میدهد چرا به واکنش های منفعلانه متمایل تریم. او دو افسر پلیس را مثال میزد: اول نصف کشیکش را سر چهارراهی می ایستد که بسیاری از تصادفات آنجا رخ میدهد، حضور فیزیکی او باعث میشود رانندگان با دقت بیشتری برانند و احتمالا کمتر تصادف کنند. اما دومی گوشه ای قایم میشود تا ماشین هایی را که خلاف دور میزنند توقیف کند. جانشین فرمانده میگفت مامور اولی کار بیشتری در جهت کمک به ارتقای امنیت عمومی کرده است، اما تشویق برای مامور دوم است. چرا که ته قبض جریمه برای نشان دادن زحمات دارد. 0 2
بریدههای کتاب saber noori moheb saber noori moheb 1404/1/7 مردگان جزیره ی موریس فرهاد کشوری 3.0 0 صفحۀ 221 « سردار سپه، این صحبت من یادت نرود. دوستی با انگلیسی ها ضرر دارد و دشمنی با آنها خطر.» سید ضیاء الدنگ روزهای آخر نخست وزیری اش حرفی زد که آن موقع نفهمیدم. حالا متوجه میشم چه گفت. 0 0 saber noori moheb 1403/12/25 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 125 صفحۀ 42 نه هلیا ...تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است. تحمل اندوه از گدایی همه شادیها آسانتر است. سهل است که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدی حیات برخیزد ... نه هلیا ...بگذار که انتظار فرسودگی بیافریند زیرا تنها مجرمان التماس خواهند کرد 0 0 saber noori moheb 1403/12/25 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 125 صفحۀ 30 آه هلیا... چیزی خوفناک تر از تکیه گاه نیست. ذلت، رایگان ترین هدیه هر پناهی ست که میتوان جست... 0 0 saber noori moheb 1403/12/24 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 336 هنوز نمیدانیم چطور برنامه های موفق را گسترش دهیم. این حالت اساسا حالت طبیعی در علوم اجتماعی است. کار خیلی سختی است که بخواهید برنامه اجتماعی خاصی را پیدا کنید مثل رستورانهای کیافسی به شکلی موفق شعبهدار و زنجیرهای شده باشند. قطعاً دلیل خوبی برای این دشواری وجود دارد احتمالاً ۶ میلیارد انسان وجود دارد که میتوان به خوبی یادشان داد چطور سیب زمینی سرخ کنند! چند نفر داریم که بتوان تحریکشان کرد تا یک دغدغه اجتماعی را عملیاتی کنند؟ برداشت خود من این است که این مشکل تا حد زیادی حل نشدنی است (اینکه برنامههای بسیار اندکی برای بهبود زندگی بشر هست که به اندازه مرغ سوخاری و لاته قابل باز تولید باشند. برنامههایی که برای ارائه خدمات به مردم قائم به فردند. قطعاً رویکردهای سیستمیتر هم وجود دارد از تامین اجتماعی گرفته تا برنامههای فقرزدایی ) به همین خاطر در بخش اجتماعی در نهایت مجبور شدهایم از ذهنیت گسترش برنامه از طریق «کپی برداری نعل به نعل برنامه اصلی» عبور کنیم و به «ذهنیت مالکیت مشکل و تطبیق برنامه در موقع لزوم برای کسب نتایج» برسیم 0 1 saber noori moheb 1403/12/16 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 86 وقتى سازمان درست میكنيم عملأداريم به افراد نقطۀ ﺗﻤﺮﻛز میدهیم اساسأ داريم به أنها مجوز میدهيم كه فقط نوك دماغشان راببينند وبه تبعات اقداماتشان نينديشند! تمركزهم دشمن است وهم دوست، میتواند به كارها شتاب بخشد كاراترشان كند، اما ازآن طرف به ادمﻫا چشمبند میزند( به اسبهاى مسابقهاى چشمبند میزنند تا حواسشان به اطراف پرت نشود و تندتر بدوند، وقتى هميشه فكروذكرتان روبةرو و روبه رو و روبه رو باشد، هيچوقت نمیايستيد فكر كنيد آيا اصلآ داريد در جهت درست حركت میكنيد يا خیر 0 1 saber noori moheb 1403/12/13 مسطورا محمدحاجی ابوالقاسم دولابی 5.0 1 صفحۀ 88 عدی بن حاتم،روكردگفت:اى پيامبرخدا،اين حرف درست نيست، ماكى احبارو رهبانمان برايمان خدا و رب محسوب شدند؟ا كى آنها را عبادت كرديم؟ا اعتراض كرد به پيغمبروبه آية قرآن، پيغمبراكرم درجواب اين تصور عدی بن حاتم، پاسخ دادكه بله، درمقابل آنها ســجده نكرديد -مفاد فرمايش بيغمبرراعرض میكنـم- لكن آنچه آنهـا گفتند، بیقيدوشـرط پذيرفتيـد؛٭وڷكن أحخـواته حڗامأ ۊحڗموا عليهم حــلالا.حرامهاى خدارا آنها حلال وانمـود كردند درنظرشـما و حلالهاى خدا راحـرام وانمودكردند و شما بى أنكه درصدد باشيد واقع مطلب رابفهميـد، آنچه آنها گفتند، بى قيدوشـرط اطاعتشـان كرديد. 0 3 saber noori moheb 1403/12/10 بالادست (حل مشکلات پیشازآنکه رخ دهند) میثم کاشی پور 4.5 0 صفحۀ 21 این یکی از دلایلی است که نشان میدهد چرا به واکنش های منفعلانه متمایل تریم. او دو افسر پلیس را مثال میزد: اول نصف کشیکش را سر چهارراهی می ایستد که بسیاری از تصادفات آنجا رخ میدهد، حضور فیزیکی او باعث میشود رانندگان با دقت بیشتری برانند و احتمالا کمتر تصادف کنند. اما دومی گوشه ای قایم میشود تا ماشین هایی را که خلاف دور میزنند توقیف کند. جانشین فرمانده میگفت مامور اولی کار بیشتری در جهت کمک به ارتقای امنیت عمومی کرده است، اما تشویق برای مامور دوم است. چرا که ته قبض جریمه برای نشان دادن زحمات دارد. 0 2