بریدههای کتاب حبیب توکلی حبیب توکلی 1402/11/13 - 14:52 انجمن سری بندیکت جلد 1 ترنتون لی استوارت 4.3 21 صفحۀ 18 آخرین سوال این بود:آیا شجاع هستید؟ با خواندن این سوال،ضربان قلب او تند شد. آیا او شجاع بود؟هرگز نیازی به شجاعت نداشت؛ پس چطور باید بداند؟ خانم پرومال می گفت او شجاع است ، چون با وجود تنهایی ، سعی می کرد شاد باشد و آزار و تمسخر هم کلاسی هایش را تحمل کند ؛اما این چیز ها فقط نشان می داد که او خوش اخلاق، مودب و معمولاً خسته کننده است. آیا این ها نشان می داد که او شجاع است؟نه، او این طور فکر نمی کرد. در نهایت تصمیم گرفت به سادگی بنویسد: امیدوارم که باشم. 2 13 حبیب توکلی 1402/3/24 - 15:20 انتقام نیلوفر مالک 3.8 16 صفحۀ 7 سلمان نان های داغ را روی دستش جا به جا کرد وگذاشت گرمای آن ها روی تنش بنشیند هنوز نپیچیده بود توی کوچه که حس کرد دستی یقه اش را از پشت چسبید و بعد محکم به عقب کشیده شد. 0 9
بریدههای کتاب حبیب توکلی حبیب توکلی 1402/11/13 - 14:52 انجمن سری بندیکت جلد 1 ترنتون لی استوارت 4.3 21 صفحۀ 18 آخرین سوال این بود:آیا شجاع هستید؟ با خواندن این سوال،ضربان قلب او تند شد. آیا او شجاع بود؟هرگز نیازی به شجاعت نداشت؛ پس چطور باید بداند؟ خانم پرومال می گفت او شجاع است ، چون با وجود تنهایی ، سعی می کرد شاد باشد و آزار و تمسخر هم کلاسی هایش را تحمل کند ؛اما این چیز ها فقط نشان می داد که او خوش اخلاق، مودب و معمولاً خسته کننده است. آیا این ها نشان می داد که او شجاع است؟نه، او این طور فکر نمی کرد. در نهایت تصمیم گرفت به سادگی بنویسد: امیدوارم که باشم. 2 13 حبیب توکلی 1402/3/24 - 15:20 انتقام نیلوفر مالک 3.8 16 صفحۀ 7 سلمان نان های داغ را روی دستش جا به جا کرد وگذاشت گرمای آن ها روی تنش بنشیند هنوز نپیچیده بود توی کوچه که حس کرد دستی یقه اش را از پشت چسبید و بعد محکم به عقب کشیده شد. 0 9