بریدههای کتاب ARMAN ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 115 رنگ به رخ ندارم، تکه تکه های قلبم توی دستم است.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 113 آتشی بزرگ از امید های کشته شده درونم زبانه میکشد 0 10 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 106 هراسی که با دست های خالی ام خلق کرده ام رهایم نمیکند.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 105 توی استخری از خاطرات شیرجه میزنم، خاطراتی که انگار هرگز تا ابد نمیتوانم فراموش کنم. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 100 امید مرا در آغوش میکشد، میان بازوانش نگه میدارد، اشک هایم را پاک میکند و میگوید: امروز و فردا و روز های بعد خوب خواهد بود.. و من چنان وهم زده ام که به خودم جرات میدهم باور کنم.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 94 دست هایم را دور بودن احتمال دست هایش توی دستم حلقه میکنم و راحت تر از همیشه به خواب میروم.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 91 زندگی سرد و غم انگیزه، گاهی باید یاد بگیری چه طور اول شلیک کنی.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 90 قلب خون چکانم سینه ام را آغشته کرده است.. به پایین نگاه میکنم، نمیفهمم چرا هیچ خونی روی پیراهنم نیست، چرا درد قلبم این قدر واقعی است.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 85 دست دراز میکنم تا آسمان را لمس کنم، انگار امیدوارم به خاطر بسپاردم. باد خودش را در آعوشم جای میدهد و روی پوستم لبخند میزند 0 5 ARMAN 1404/7/26 - 20:14 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 81 دلم میخواهد اشک هایم را در سطل ندامت پنهان کنم.. 0 25 ARMAN 1404/7/26 - 20:13 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 75 با چنان دقتی چشم هایم را میکاود که یک لحظه خلع سلاح میشوم 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 20:55 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 66 من و تو، با هم؟ هیچی جلودارمون نیست.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:51 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 61 من زندگی ام را لا به لای صفحات کتاب ها سپری کرده ام. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:49 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 57 دردی که بارها فرو بلعیده ام وجودم را میشکافد، و به هق هقی می افتم که دیگر نمیتوانم در خودم سرکوب کنم. غرور و متانتم توی اشک هایم حل میشود. درد و رنج یک هفته ی گذشته وجودم را پاره میکند.. دیگر نمیتوانم نفس بکشم... 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:47 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 55 امیدوارم برای مبارزه خیلی دیر نشده باشد.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:37 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 28 وقتی هیچ کس مایل نیست دست کمک به سویت دراز کند، غلبه بر جاذبه تقریبا غیر ممکن است.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:28 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 20 خاطراتم اجازه نخواهد داد از او متنفر باشم.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:25 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 16 غم، مرا میان لایه هایش دفن میکند.. 0 29 ARMAN 1404/7/25 - 00:24 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 15 کسی یادم نداد چطور دچارش نشوم.. 0 1 ARMAN 1404/7/22 - 19:17 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 10 هزاران برگ از شاخه های مختلف در باد غوطه میخورند و با امید واهی پرواز، بال بال میزنند. تندباد بال های پژمرده شان را میگیرد تا وادارشان کند سر خم کنند، فراموش شوند و به حال خود رها شوند تا زیر پای سرباز هایی که درست همین پایین هستند، لگدمال شوند 0 1
بریدههای کتاب ARMAN ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 115 رنگ به رخ ندارم، تکه تکه های قلبم توی دستم است.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 113 آتشی بزرگ از امید های کشته شده درونم زبانه میکشد 0 10 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 106 هراسی که با دست های خالی ام خلق کرده ام رهایم نمیکند.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 105 توی استخری از خاطرات شیرجه میزنم، خاطراتی که انگار هرگز تا ابد نمیتوانم فراموش کنم. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 100 امید مرا در آغوش میکشد، میان بازوانش نگه میدارد، اشک هایم را پاک میکند و میگوید: امروز و فردا و روز های بعد خوب خواهد بود.. و من چنان وهم زده ام که به خودم جرات میدهم باور کنم.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 94 دست هایم را دور بودن احتمال دست هایش توی دستم حلقه میکنم و راحت تر از همیشه به خواب میروم.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 91 زندگی سرد و غم انگیزه، گاهی باید یاد بگیری چه طور اول شلیک کنی.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 90 قلب خون چکانم سینه ام را آغشته کرده است.. به پایین نگاه میکنم، نمیفهمم چرا هیچ خونی روی پیراهنم نیست، چرا درد قلبم این قدر واقعی است.. 0 1 ARMAN 4 روز پیش خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 85 دست دراز میکنم تا آسمان را لمس کنم، انگار امیدوارم به خاطر بسپاردم. باد خودش را در آعوشم جای میدهد و روی پوستم لبخند میزند 0 5 ARMAN 1404/7/26 - 20:14 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 81 دلم میخواهد اشک هایم را در سطل ندامت پنهان کنم.. 0 25 ARMAN 1404/7/26 - 20:13 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 75 با چنان دقتی چشم هایم را میکاود که یک لحظه خلع سلاح میشوم 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 20:55 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 66 من و تو، با هم؟ هیچی جلودارمون نیست.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:51 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 61 من زندگی ام را لا به لای صفحات کتاب ها سپری کرده ام. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:49 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 57 دردی که بارها فرو بلعیده ام وجودم را میشکافد، و به هق هقی می افتم که دیگر نمیتوانم در خودم سرکوب کنم. غرور و متانتم توی اشک هایم حل میشود. درد و رنج یک هفته ی گذشته وجودم را پاره میکند.. دیگر نمیتوانم نفس بکشم... 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 19:47 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 55 امیدوارم برای مبارزه خیلی دیر نشده باشد.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:37 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 28 وقتی هیچ کس مایل نیست دست کمک به سویت دراز کند، غلبه بر جاذبه تقریبا غیر ممکن است.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:28 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 20 خاطراتم اجازه نخواهد داد از او متنفر باشم.. 0 1 ARMAN 1404/7/25 - 00:25 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 16 غم، مرا میان لایه هایش دفن میکند.. 0 29 ARMAN 1404/7/25 - 00:24 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 15 کسی یادم نداد چطور دچارش نشوم.. 0 1 ARMAN 1404/7/22 - 19:17 خردم کن جلد 1 طاهره مافی 4.0 190 صفحۀ 10 هزاران برگ از شاخه های مختلف در باد غوطه میخورند و با امید واهی پرواز، بال بال میزنند. تندباد بال های پژمرده شان را میگیرد تا وادارشان کند سر خم کنند، فراموش شوند و به حال خود رها شوند تا زیر پای سرباز هایی که درست همین پایین هستند، لگدمال شوند 0 1