بریده‌ای از کتاب خردم کن اثر طاهره مافی

ARMAN

ARMAN

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 100

امید مرا در آغوش میکشد، میان بازوانش نگه میدارد، اشک هایم را پاک میکند و میگوید: امروز و فردا و روز های بعد خوب خواهد بود.. و من چنان وهم زده ام که به خودم جرات میدهم باور کنم..

امید مرا در آغوش میکشد، میان بازوانش نگه میدارد، اشک هایم را پاک میکند و میگوید: امروز و فردا و روز های بعد خوب خواهد بود.. و من چنان وهم زده ام که به خودم جرات میدهم باور کنم..

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.