بریدههای کتاب ریحون🌱 ریحون🌱 1403/11/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 232 احساس میکردم وقتی آدم تنها میشود، تمامی غم دنیا در وجودش خیمه میزند. احساس میکند آنقدر از دیگران دور شده که دیگر هیچ وقت نمیتواند به آنها نزدیک شود. میبیند میان این همه آدم حسابی تنهاست. 0 0 ریحون🌱 1403/11/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 228 عشق را باید با تمام گستردگیاش پذیرفت، تنها در جسم نمیتوان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن ها انگار به ریه میرود، و آدم مدام احساس میکند که دارد بزرگ میشود. 0 0 ریحون🌱 1403/8/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجرهٔ خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد. 0 1 ریحون🌱 1403/8/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 17 آدمها هم مثل درختها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدم وجود داشت و سنگینیاش تا بهار دیگر حس میشد. 0 40 ریحون🌱 1403/7/21 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 318 صفحۀ 71 نمیفهمم که چرا باید این درس را یاد بگیرم. آیا هیچوقت پیش میآید در آینده به فروشگاهی بروم که برای محاسبۀ میزان پول خردی که دارم میگیرم لازم باشد سینوس سی رو بدانم؟ این درس بی معنیترین و احمقانهترین درس دنیاست 0 2 ریحون🌱 1403/7/21 واژه هایی در اعماق آبی دریا کت کرولی 4.0 57 صفحۀ 15 این کلمات غمانگیزترین کلمات در تاریخ عشق میباشند. من واقعاً خیلی تلاش کردم عاشقت باشم. 0 1 ریحون🌱 1403/7/21 واژه هایی در اعماق آبی دریا کت کرولی 4.0 57 صفحۀ 28 پدر میپرسد:«جملۀ فوقالعادهای که توی کتاب آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز نوشته بود چی بود؟ شکستهدل... تو فکر میکنی خواهی مرد اما هرروز پساز آن روز وحشتناک به زندگی ادامه خواهی داد.» 0 2 ریحون🌱 1403/7/21 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 318 صفحۀ 217 هروقت کتابی برای خواندن برمیدارم، مثل فرار کردن است. به مدت یکیدو ساعت، به جای اینکه در دنیای خیلی خستهکنندۀ خودم سیر کنم، بخشی از دنیای کتاب میشوم. 0 5
بریدههای کتاب ریحون🌱 ریحون🌱 1403/11/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 232 احساس میکردم وقتی آدم تنها میشود، تمامی غم دنیا در وجودش خیمه میزند. احساس میکند آنقدر از دیگران دور شده که دیگر هیچ وقت نمیتواند به آنها نزدیک شود. میبیند میان این همه آدم حسابی تنهاست. 0 0 ریحون🌱 1403/11/20 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 228 عشق را باید با تمام گستردگیاش پذیرفت، تنها در جسم نمیتوان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن ها انگار به ریه میرود، و آدم مدام احساس میکند که دارد بزرگ میشود. 0 0 ریحون🌱 1403/8/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجرهٔ خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد. 0 1 ریحون🌱 1403/8/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 397 صفحۀ 17 آدمها هم مثل درختها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدم وجود داشت و سنگینیاش تا بهار دیگر حس میشد. 0 40 ریحون🌱 1403/7/21 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 318 صفحۀ 71 نمیفهمم که چرا باید این درس را یاد بگیرم. آیا هیچوقت پیش میآید در آینده به فروشگاهی بروم که برای محاسبۀ میزان پول خردی که دارم میگیرم لازم باشد سینوس سی رو بدانم؟ این درس بی معنیترین و احمقانهترین درس دنیاست 0 2 ریحون🌱 1403/7/21 واژه هایی در اعماق آبی دریا کت کرولی 4.0 57 صفحۀ 15 این کلمات غمانگیزترین کلمات در تاریخ عشق میباشند. من واقعاً خیلی تلاش کردم عاشقت باشم. 0 1 ریحون🌱 1403/7/21 واژه هایی در اعماق آبی دریا کت کرولی 4.0 57 صفحۀ 28 پدر میپرسد:«جملۀ فوقالعادهای که توی کتاب آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز نوشته بود چی بود؟ شکستهدل... تو فکر میکنی خواهی مرد اما هرروز پساز آن روز وحشتناک به زندگی ادامه خواهی داد.» 0 2 ریحون🌱 1403/7/21 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 318 صفحۀ 217 هروقت کتابی برای خواندن برمیدارم، مثل فرار کردن است. به مدت یکیدو ساعت، به جای اینکه در دنیای خیلی خستهکنندۀ خودم سیر کنم، بخشی از دنیای کتاب میشوم. 0 5