بریدههای کتاب بهار بهار 2 روز پیش نود و سه ویکتور هوگو 4.1 9 صفحۀ 498 دردهای بزرگْ روح را بیاندازه وسعت میدهند. 0 0 بهار 7 روز پیش نود و سه ویکتور هوگو 4.1 9 صفحۀ 21 _برای خودش چیزی نگه نداشت. سربازی گفت: _لابد گرسنه نیست. گروهبان گفت: _نه، برای اینکه مادر است. 0 1 بهار 1404/5/1 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 29 دوست داشتن که عیب نیست باباجان. دوست داشتن دل آدم را روشن میکند. اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه میکند. اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت، بزرگ هم که شدی آماده دوست داشتن چیزهای خوب و زیبای این دنیا هستی دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز میشوند اگر نفرت ورزیدی غنچهها پلاسیده میشوند، آدم باید بداند که نفرت و کینه برای خوبی و زیبایی نیست، برای زشتی و بیشرفی و بیانصافی است. این جور نفرت علامت عشق به شرف و حق است. 0 0 بهار 1404/4/31 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 14 نام این درخت، درخت استقلال است. این درخت را باید با خون آبیاری کرد نه با آب. با آب خشک میشود. 0 0 بهار 1404/4/31 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 14 بعضی آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوا را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلاً نباش. 0 0 بهار 1404/4/21 به دور از مردم شوریده تامس هاردی 3.9 17 صفحۀ 49 دید به عوض اینکه نقشهٔ پخته و حساب شدهای داشته باشد و بخواهد بر اساس آن عمل کند، بهتر است که خود را به دست بخت بسپارد و هر کاری که به خودی خود پیش میآید بپذیرد و به اقتضای حال در برخورد با آن عمل کند. 0 1 بهار 1404/4/21 به دور از مردم شوریده تامس هاردی 3.9 17 صفحۀ 41 برای ورود به قلمروی عشق راه مشخص است برای خروج از آن، راه مشخص و معینی وجود ندارد. 0 3 بهار 1404/4/3 نورثنگر ابی جین آستین 3.3 41 صفحۀ 39 آخر، من آن رسم تنگنظرانه و توهین آمیز رمان نویسان را دنبال نمیکنم که معمولاً با سرزنشهای تحقیرآمیزشان درست همان آثاری را خوار و خفیف جلوه میدهند که خودشان مدام دارند تعدادشان را افزایش میدهند. با بزرگترین دشمنانشان دست به یکی میکنند و بدترین و تندترین صفات و القاب را به چنین آثاری نسبت میدهند و حتی به ندرت اجازه میدهند قهرمان زنی که خودشان ساختهاند این آثار را بخواند، و همین قهرمان زن اگر دست بر قضا یک رمان دستش برسد مطمئناً صفحات بیروح و کسل کنندهٔ آن را با انزجار ورق خواهد زد. حیف! اگر قهرمان زن یک رمان را قهرمان زن یک رمان دیگر تشویق نکند، پس از چه کس دیگری باید انتظار حمایت و همدلی داشته باشد؟ 0 1 بهار 1404/4/3 نورثنگر ابی جین آستین 3.3 41 صفحۀ 73 خودنمایی و جلوه فروشی باعث میشود آدمها حرفهای بیهوده بزنند و آسمان و ریسمان به هم ببافند 1 47
بریدههای کتاب بهار بهار 2 روز پیش نود و سه ویکتور هوگو 4.1 9 صفحۀ 498 دردهای بزرگْ روح را بیاندازه وسعت میدهند. 0 0 بهار 7 روز پیش نود و سه ویکتور هوگو 4.1 9 صفحۀ 21 _برای خودش چیزی نگه نداشت. سربازی گفت: _لابد گرسنه نیست. گروهبان گفت: _نه، برای اینکه مادر است. 0 1 بهار 1404/5/1 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 29 دوست داشتن که عیب نیست باباجان. دوست داشتن دل آدم را روشن میکند. اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه میکند. اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت، بزرگ هم که شدی آماده دوست داشتن چیزهای خوب و زیبای این دنیا هستی دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز میشوند اگر نفرت ورزیدی غنچهها پلاسیده میشوند، آدم باید بداند که نفرت و کینه برای خوبی و زیبایی نیست، برای زشتی و بیشرفی و بیانصافی است. این جور نفرت علامت عشق به شرف و حق است. 0 0 بهار 1404/4/31 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 14 نام این درخت، درخت استقلال است. این درخت را باید با خون آبیاری کرد نه با آب. با آب خشک میشود. 0 0 بهار 1404/4/31 سووشون سیمین دانشور 4.1 294 صفحۀ 14 بعضی آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوا را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلاً نباش. 0 0 بهار 1404/4/21 به دور از مردم شوریده تامس هاردی 3.9 17 صفحۀ 49 دید به عوض اینکه نقشهٔ پخته و حساب شدهای داشته باشد و بخواهد بر اساس آن عمل کند، بهتر است که خود را به دست بخت بسپارد و هر کاری که به خودی خود پیش میآید بپذیرد و به اقتضای حال در برخورد با آن عمل کند. 0 1 بهار 1404/4/21 به دور از مردم شوریده تامس هاردی 3.9 17 صفحۀ 41 برای ورود به قلمروی عشق راه مشخص است برای خروج از آن، راه مشخص و معینی وجود ندارد. 0 3 بهار 1404/4/3 نورثنگر ابی جین آستین 3.3 41 صفحۀ 39 آخر، من آن رسم تنگنظرانه و توهین آمیز رمان نویسان را دنبال نمیکنم که معمولاً با سرزنشهای تحقیرآمیزشان درست همان آثاری را خوار و خفیف جلوه میدهند که خودشان مدام دارند تعدادشان را افزایش میدهند. با بزرگترین دشمنانشان دست به یکی میکنند و بدترین و تندترین صفات و القاب را به چنین آثاری نسبت میدهند و حتی به ندرت اجازه میدهند قهرمان زنی که خودشان ساختهاند این آثار را بخواند، و همین قهرمان زن اگر دست بر قضا یک رمان دستش برسد مطمئناً صفحات بیروح و کسل کنندهٔ آن را با انزجار ورق خواهد زد. حیف! اگر قهرمان زن یک رمان را قهرمان زن یک رمان دیگر تشویق نکند، پس از چه کس دیگری باید انتظار حمایت و همدلی داشته باشد؟ 0 1 بهار 1404/4/3 نورثنگر ابی جین آستین 3.3 41 صفحۀ 73 خودنمایی و جلوه فروشی باعث میشود آدمها حرفهای بیهوده بزنند و آسمان و ریسمان به هم ببافند 1 47