بریدههای کتاب Aysel Aysel 4 روز پیش مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 298 صفحۀ 359 وقتی آدم مجبور میشود تنها کسی را به خاک بسپارد که همیشه درکش میکرده، چیزی در وجودش میشکند. زخمی برمیدارد که هیچ وقت خوب نمیشود. 0 15 Aysel 4 روز پیش مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 298 صفحۀ 359 مرگ مسئله ی عجیبی است. آدم ها در کل عمرشان جوری زندگی میکنند که انگار مرگ اصلا وجود ندارد، در صورتی که بیشتر وقت ها مهمترین دلیل زندگی است. بعضی ها آنقدر زود متوجه حضور مرگ میشوند که با شور و هیجان بیشتر، با لجبازی یا با دیوانه بازی بیشتر زندگی میکنند. بعضی ها باید حضور مداوم مرگ را حس کنند تا بفهمند نقطه ی مقابلشان چیست. بعضی ها آنقدر درگیرش هستند که حتی قبل از اینکه اولشان سر برسد، توی اتاق انتظار نشسته اند. ما از مرگ میترسیم ولی ترس واقعی بیشترمان این است که شتر در خانه ی شخص دیگری بخوابد. همیشه بزرگترین ترسمان از این است که مرگ سراغمان نیاید و در این دنیا تک و تنها بمانیم. 0 12 Aysel 1403/11/13 ربه کا دفنی دوموریه 4.0 29 صفحۀ 74 ترس از اینکه شاید دوباره گریهات بگیرد و نتوانی اشک هایت را کنترل کنی و لب هایت از غصه بلرزند، خود به تنهایی کشنده است. 0 30 Aysel 1403/11/13 ربه کا دفنی دوموریه 4.0 29 صفحۀ 68 لحظه هایی از زندگی، افکار یا احساسات ما هست که جا میماند. این خانه برای مدتی سرپناه ما بوده، همین دیروز زیر سقفش باهم حرف زده ایم و به هم عشق ورزیده ایم و امروز ترکش میکنیم و شاید هرگز دوباره نبینیمش، ماهم دیگر همان آدم های دیروزمان نیستیم. 0 17 Aysel 1403/10/25 معمای دریاچه ساراآر. بامن 4.0 6 صفحۀ 10 زیر این چشم ها، مو و پوست و استخوان، چیزی قویتر ما را به هم نزدیک میکند. نیمی از قلبش نیمهی دیگر قلب من را میسازد. من بهخاطر او اینجا هستم، و او بهخاطر من؛ تا ابد. و چیزهایی به این محکمی قرار نیست از بین بروند. 0 28 Aysel 1403/10/23 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 160 صفحۀ 410 راسکولینکوف گفت: من نمی دانم که برایتان چه آرزویی داشته باشم. کاش میتوانستم برایتان موفقیت های بزرگ آرزو کنم؛ اما به نظر نمی رسد که با این رفتار مسخره بتوانید به موفقیتی دست یابید. 0 40 Aysel 1403/9/10 365 روز بدون تو (کتیبه پارسی) آخیرا 0.5 0 صفحۀ 86 کارهات ثابت کرد که حرفات ارزشی نداشت 1 91
بریدههای کتاب Aysel Aysel 4 روز پیش مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 298 صفحۀ 359 وقتی آدم مجبور میشود تنها کسی را به خاک بسپارد که همیشه درکش میکرده، چیزی در وجودش میشکند. زخمی برمیدارد که هیچ وقت خوب نمیشود. 0 15 Aysel 4 روز پیش مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 298 صفحۀ 359 مرگ مسئله ی عجیبی است. آدم ها در کل عمرشان جوری زندگی میکنند که انگار مرگ اصلا وجود ندارد، در صورتی که بیشتر وقت ها مهمترین دلیل زندگی است. بعضی ها آنقدر زود متوجه حضور مرگ میشوند که با شور و هیجان بیشتر، با لجبازی یا با دیوانه بازی بیشتر زندگی میکنند. بعضی ها باید حضور مداوم مرگ را حس کنند تا بفهمند نقطه ی مقابلشان چیست. بعضی ها آنقدر درگیرش هستند که حتی قبل از اینکه اولشان سر برسد، توی اتاق انتظار نشسته اند. ما از مرگ میترسیم ولی ترس واقعی بیشترمان این است که شتر در خانه ی شخص دیگری بخوابد. همیشه بزرگترین ترسمان از این است که مرگ سراغمان نیاید و در این دنیا تک و تنها بمانیم. 0 12 Aysel 1403/11/13 ربه کا دفنی دوموریه 4.0 29 صفحۀ 74 ترس از اینکه شاید دوباره گریهات بگیرد و نتوانی اشک هایت را کنترل کنی و لب هایت از غصه بلرزند، خود به تنهایی کشنده است. 0 30 Aysel 1403/11/13 ربه کا دفنی دوموریه 4.0 29 صفحۀ 68 لحظه هایی از زندگی، افکار یا احساسات ما هست که جا میماند. این خانه برای مدتی سرپناه ما بوده، همین دیروز زیر سقفش باهم حرف زده ایم و به هم عشق ورزیده ایم و امروز ترکش میکنیم و شاید هرگز دوباره نبینیمش، ماهم دیگر همان آدم های دیروزمان نیستیم. 0 17 Aysel 1403/10/25 معمای دریاچه ساراآر. بامن 4.0 6 صفحۀ 10 زیر این چشم ها، مو و پوست و استخوان، چیزی قویتر ما را به هم نزدیک میکند. نیمی از قلبش نیمهی دیگر قلب من را میسازد. من بهخاطر او اینجا هستم، و او بهخاطر من؛ تا ابد. و چیزهایی به این محکمی قرار نیست از بین بروند. 0 28 Aysel 1403/10/23 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 160 صفحۀ 410 راسکولینکوف گفت: من نمی دانم که برایتان چه آرزویی داشته باشم. کاش میتوانستم برایتان موفقیت های بزرگ آرزو کنم؛ اما به نظر نمی رسد که با این رفتار مسخره بتوانید به موفقیتی دست یابید. 0 40 Aysel 1403/9/10 365 روز بدون تو (کتیبه پارسی) آخیرا 0.5 0 صفحۀ 86 کارهات ثابت کرد که حرفات ارزشی نداشت 1 91