بریده‌های کتاب راز سیتافورد

قضاوت در مورد کسی که اصلا او را ندیده‌ای، دشوار است. مجبوری به قضاوت بقیه تکیه کنی.

معتقدم آدم اگر اراده داشته باشد، می‌تواند در هر شرایطی از زندگی لذت ببرد. اگر از یک راه نشد، از راه دیگری می‌رود.

گاهی اوقات برای کشف حقیقت، باید به چیزهایی نگاه کنی که دیگران نادیده می‌گیرند.

هیچ‌کس به‌جز قاتل نمی‌تواند آن‌قدر آرام و بی‌تفاوت باشد.

سرنخ‌ها همیشه جلوی چشم ما هستند، فقط کافی است که یاد بگیریم درست نگاه کنیم.

اعتماد، چیزی است که اگر یک بار شکسته شود، دیگر هیچ‌وقت مثل قبل نمی‌شود.

انسان‌ها همیشه دروغ نمی‌گویند تا حقیقت را پنهان کنند؛ گاهی دروغ می‌گویند تا چیزی را که دوست دارند، نگه دارند.

رازها مثل برف می‌مانند، دیر یا زود زیر نور خورشید آب می‌شوند.

«هيج اطلاعاتى به كسى نده، مكر اينكه لازم باشد. »

البته تجربهٔ شخصی من می‌گوید مردی‌ که‌ در یک جا برای خودش دشمن‌تراشی کند، در جاهای دیگر هم این کار را می‌کند.

می‌گفت: «مردم خیلی فضول‌اند. اگر میخواهی کسی به وسایلت دست نزند، بهتر است اصلاً آنها را جایی نگذاری. با خودت ببری که مطمئن باشی دست کسی بهشان نمی‌رسد.»

«قضاوت درمورد کسی که اصلاً او را ندیده‌ای، دشوار است. مجبوری به قضاوت بقیه تکیه کنی.»

معتقدم آدم اگر اراده داشته باشد، می‌تواند در هر شرایطی از زندگی لذت ببرد. اگر از یک راه نشد، از راه دیگری می‌رود.

من از آدمهایی که دست از تلاش بر نمی‌دارند خوشم می‌آید.