بریدههای کتاب رومی Ali.Shourvazi 1403/11/15 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 115 چنان با همه باش که گویی یکی از آنهایی وچنان از همه جدا باش که گویی باهمه غریبهای بجز خدا در بند کس دیگری نباش. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/11/13 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 100 اگر او را گوهری باشد که نخواهد فعل بد کند اگر منع کنی و نکنی او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفت، پس فارغ باش و تشویش مکن. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/3 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 319 شمس تبریزی: جلال الدین، تمام زندگی یک اتفاق بیشتر نیست، اتفاق بین تولد و مرگ.🌱 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 70 با او ، به او، بی خویش نجوا کردم. 0 1 Ali.Shourvazi 1403/12/2 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 234 زمانه و روزگار مانند رودخانه ای در گذر تغییر می کند و تو باید با آن در تغییر باشی در غیر این صورت افکارت کهنه و فرسوده میشود✨️ 0 5 Ali.Shourvazi 1403/12/10 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 491 شمس الدین همانی بود که مولانا در خود جرئت آن گونه بودن را نمیدید، آزاد و فارغ و بی ملاحضه دیده شدن و قضاوت شدن در نگاه دیگران.🪴 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/26 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 388 هر روز دلم در غم تو زار تر است وز من دل بیرحم تو بیزارتر است بگذاشتیم، غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادار تر است 0 1 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 25 شراب که حال تن و جان میآشوبد ، انگوری است که تاب تن خورشید آورده است و بریدن از تاک و تنهایی سال ها خمره نشینی را تحمل کرده است. منتخب بودن اقبال نیست برهان الدین تنها یک امکان است ، محمد مصطفی چهل سال به عبادت نشست تا شراب جان شد ، اگر این کودک منتخب هم باشد چیزی جز مرارت و ابتلا و سختی و شوریدگی در انتظارش نخواهد بود ، چه عمارت ها که در این طوفان در هم شکند ، چه کشتی ها که در این گردابها غرق شوند. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/9 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 485 این مردم را نگاه کن، صبح تا شام کاری کاری جز آزار هم ندارند خود با سیاست و تملک و آز و طمع برای خود مشکل می سازند و بعد دنبال درمان آن میگردند. 0 1 Ali.Shourvazi 1403/11/21 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 146 اینجا مردم در حصار زندان شریعت خود را آسوده و امن میبینند، اما خارج از این حصار هوای دیگری هم هست🌱 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/10 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 15 هیچ نوشتاری در بلخ به کاغذ نمینشست مگر از هیاهوی تاک ها در شهر خبر دهد و هیچ شعری سروده نمیشد مگر از خون تلخ تاک در آن نام برده میشد. 0 1 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 25 شما چیزی نمی خواهید مگر خدای آن را خواسته باشد. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/6 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 391 من برای زندگی به دنیا نیامده بودم، به زندگی تبعید شده بودم. بایزید بسطامی 0 0
بریدههای کتاب رومی Ali.Shourvazi 1403/11/15 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 115 چنان با همه باش که گویی یکی از آنهایی وچنان از همه جدا باش که گویی باهمه غریبهای بجز خدا در بند کس دیگری نباش. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/11/13 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 100 اگر او را گوهری باشد که نخواهد فعل بد کند اگر منع کنی و نکنی او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفت، پس فارغ باش و تشویش مکن. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/3 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 319 شمس تبریزی: جلال الدین، تمام زندگی یک اتفاق بیشتر نیست، اتفاق بین تولد و مرگ.🌱 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 70 با او ، به او، بی خویش نجوا کردم. 0 1 Ali.Shourvazi 1403/12/2 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 234 زمانه و روزگار مانند رودخانه ای در گذر تغییر می کند و تو باید با آن در تغییر باشی در غیر این صورت افکارت کهنه و فرسوده میشود✨️ 0 5 Ali.Shourvazi 1403/12/10 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 491 شمس الدین همانی بود که مولانا در خود جرئت آن گونه بودن را نمیدید، آزاد و فارغ و بی ملاحضه دیده شدن و قضاوت شدن در نگاه دیگران.🪴 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/26 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 388 هر روز دلم در غم تو زار تر است وز من دل بیرحم تو بیزارتر است بگذاشتیم، غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادار تر است 0 1 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 25 شراب که حال تن و جان میآشوبد ، انگوری است که تاب تن خورشید آورده است و بریدن از تاک و تنهایی سال ها خمره نشینی را تحمل کرده است. منتخب بودن اقبال نیست برهان الدین تنها یک امکان است ، محمد مصطفی چهل سال به عبادت نشست تا شراب جان شد ، اگر این کودک منتخب هم باشد چیزی جز مرارت و ابتلا و سختی و شوریدگی در انتظارش نخواهد بود ، چه عمارت ها که در این طوفان در هم شکند ، چه کشتی ها که در این گردابها غرق شوند. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/9 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 485 این مردم را نگاه کن، صبح تا شام کاری کاری جز آزار هم ندارند خود با سیاست و تملک و آز و طمع برای خود مشکل می سازند و بعد دنبال درمان آن میگردند. 0 1 Ali.Shourvazi 1403/11/21 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 146 اینجا مردم در حصار زندان شریعت خود را آسوده و امن میبینند، اما خارج از این حصار هوای دیگری هم هست🌱 0 0 Yeganeh Rostami 1403/11/10 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 15 هیچ نوشتاری در بلخ به کاغذ نمینشست مگر از هیاهوی تاک ها در شهر خبر دهد و هیچ شعری سروده نمیشد مگر از خون تلخ تاک در آن نام برده میشد. 0 1 Yeganeh Rostami 1403/11/11 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 25 شما چیزی نمی خواهید مگر خدای آن را خواسته باشد. 0 0 Ali.Shourvazi 1403/12/6 رومی بهمن شکوهی 4.6 4 صفحۀ 391 من برای زندگی به دنیا نیامده بودم، به زندگی تبعید شده بودم. بایزید بسطامی 0 0