بریده‌های کتاب و باز هم سفر

اگر وسیله ای را برداری و به آن نیاز داشته باشی آن وسیله مال توست اگر به آن نیاز نداشته باشی و آن را با خودت ببری بی انصافی است ناعادلانه است

فال پیشگویی نیست فال حرفی از نشانه هاست

خواب ها همیشه به ما راست نمیگویند

همیشه گفته بودند دزدی نکن دعوا نکن فحش نده دروغ نگو همه ی این ها کارهای زشت و بی ادبانه اند اما هیچ وقت نگفته بودند که بدتر از همه ی این ها جنگ و کشتن انسان هاست نمیدانم چرا کتاب های تاریخ به افرادی که جنگ های بی شماری راه انداخته اند و انسان های بی شماری را کشته اند نام قهرمان داده است

خلائی=تنهایی

جاده ای که مارا به خودمان میرساند گاهی سخت تر تاریک تر و دشوار تر است گاهی رسیدن و عبور کردن از کوهی بزرگ به مراتب ساده تر از رسیدن به خود است

این قانون سفر است اگر میخواهی تجربه های بزرگ داشته باشی باید به جاهای مختلف سفر کنی در غیر این صورت تجربه هایت به اندازه ی اتاقیست که در آن زندگی میکنی

تا نتوانی اعتماد دیگران را جلب کنی معلق میمانی

می دانست که رفتارش واقعی نیست. فقط از بقیه تقلید میکرد تا کسی کاری به او نداشته باشد.

درباره ی خواب ها و رویاهایت با کسی حرف نزن

یاد گرفتم هر کسی را میبینم حرف و درسی برای من دارد

جاده ای که ما را به خودمان میرساند گاهی آنقدر تاریک و خطرناک است که میتوانی در آن گم شوی حتی شاید حیوان های درنده ی درونت مثل حسادت کینه قهر خشم تو را بخورند