بریدههای کتاب زیرِ درِ زمزمه گر chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 151 من نمیتونم اسمش رو زندان بزارم وقتی که جای دیگهای وجود نداره که ترجیح بدم باشم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 139 گفتن بلند بعضی حرفا بهتر از خفه کردنشونه. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 135 «همیشه گفتم که یه آتیش و یه همراه خوب تنها چیزیه که آدم نیاز داره.» 0 6 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 126 " من از مُردهها بیشتر از زندهها خوشم میآد. مُردهها معمولا به دلخوری های کوچیک زندگی اهمیت نمیدن." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 147 بهم گفتن توی یه لحظه تموم شده؛ اما برای مدتی طولانی با من همراه بود، چون در یه لحظه تموم شده بود؛ 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 340 "وقتی رفتم، لطفا فراموشم نکن. من آدمای زیادی ندارم که به یادم بیفتن، حداقل به خوبی ازم یاد نمیکنن. میخوام تو یکی از کسایی باشی که ازم یاد میکنه." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 190 "میخوام یه جوری بغلت کنم که جونت در بیاد." "فقط تو میتونی یه جوری عنوانش کنی که مثل تهدید به نظر بیاد." 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 45 والاس دوست نداشت ناراحت باشد. پس آن حس را پایین کشید و آن را داخل یک جعبه گذاشت و در جعبه را قفل کرد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 241 از همون لحظهای که به دنیا میآی، در حال مُردنی. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 58 0 8 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 58 "خندیدن کمک میکنه، حتی زمانی که حس خندیدن نداری. وقتی میخندی نمیتونی غمگین باشی. بیشتر مواقع." 0 2 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 47 سر و صدا به این معنی بود که تنها نیست، مهم نبود کجا باشد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 122 احساس میکرد به نمایش گذاشته شده و چیزهایی را نشان میدهد که هیچوقت فکر نمیکرد آمادگی نشان دادنشان را داشته باشد. 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 50 اگه همیشه در مورد چیزای کوچیک نگران باشیم، احتمال از دست دادن چیزای بزرگ زیاد میشه. 0 3 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 242 《اصلا چرا باید تلاش کنیم؟》 《چون زندگیته. چیزیه که تو ازش میسازی. نه،همیشه منصفانه نیست. نه،همیشه خوب نیست. میسوزونه و میدره... و گاهی یه جوری نابودت میکنه که قابل تشخیص نیست. بعضی از مردم باهاش میجنگن. بقیه...نمیتونن، هرچند فکر نکنم بشه به این خاطر سرزنششون کرد. تسلیم شدن آسونه. دوباره بلند شدن آسون نیست؛ ولی باید باور کنیم اگه بلند شدیم، میتونیم یه قدم دیگه برداریم. میتونیم...》 0 4 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 50 0 13 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 96 ما درباره بیشتر چیزا نمیدونیم و هیچوقت نمیفهمیم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 177 "هیچی جلومون رو نمیگیره. تو بهم گفتی که همیشه باید برای رسیدن به رویاهامون تلاش کنیم." "وقتی این حرف رو زدم قتل توی ذهنم نبود." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 321 "چرا؟ چرا اینقدر اهمیت میدی؟" "چون نمیدونم چطور جور دیگهای باشم." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 353 "چند سال در برابر ابدیت چه ارزشی داره؟" 0 0
بریدههای کتاب زیرِ درِ زمزمه گر chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 151 من نمیتونم اسمش رو زندان بزارم وقتی که جای دیگهای وجود نداره که ترجیح بدم باشم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 139 گفتن بلند بعضی حرفا بهتر از خفه کردنشونه. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 135 «همیشه گفتم که یه آتیش و یه همراه خوب تنها چیزیه که آدم نیاز داره.» 0 6 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 126 " من از مُردهها بیشتر از زندهها خوشم میآد. مُردهها معمولا به دلخوری های کوچیک زندگی اهمیت نمیدن." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 147 بهم گفتن توی یه لحظه تموم شده؛ اما برای مدتی طولانی با من همراه بود، چون در یه لحظه تموم شده بود؛ 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 340 "وقتی رفتم، لطفا فراموشم نکن. من آدمای زیادی ندارم که به یادم بیفتن، حداقل به خوبی ازم یاد نمیکنن. میخوام تو یکی از کسایی باشی که ازم یاد میکنه." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 190 "میخوام یه جوری بغلت کنم که جونت در بیاد." "فقط تو میتونی یه جوری عنوانش کنی که مثل تهدید به نظر بیاد." 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 45 والاس دوست نداشت ناراحت باشد. پس آن حس را پایین کشید و آن را داخل یک جعبه گذاشت و در جعبه را قفل کرد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 241 از همون لحظهای که به دنیا میآی، در حال مُردنی. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 58 0 8 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 58 "خندیدن کمک میکنه، حتی زمانی که حس خندیدن نداری. وقتی میخندی نمیتونی غمگین باشی. بیشتر مواقع." 0 2 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 47 سر و صدا به این معنی بود که تنها نیست، مهم نبود کجا باشد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 122 احساس میکرد به نمایش گذاشته شده و چیزهایی را نشان میدهد که هیچوقت فکر نمیکرد آمادگی نشان دادنشان را داشته باشد. 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 50 اگه همیشه در مورد چیزای کوچیک نگران باشیم، احتمال از دست دادن چیزای بزرگ زیاد میشه. 0 3 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 242 《اصلا چرا باید تلاش کنیم؟》 《چون زندگیته. چیزیه که تو ازش میسازی. نه،همیشه منصفانه نیست. نه،همیشه خوب نیست. میسوزونه و میدره... و گاهی یه جوری نابودت میکنه که قابل تشخیص نیست. بعضی از مردم باهاش میجنگن. بقیه...نمیتونن، هرچند فکر نکنم بشه به این خاطر سرزنششون کرد. تسلیم شدن آسونه. دوباره بلند شدن آسون نیست؛ ولی باید باور کنیم اگه بلند شدیم، میتونیم یه قدم دیگه برداریم. میتونیم...》 0 4 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 50 0 13 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 96 ما درباره بیشتر چیزا نمیدونیم و هیچوقت نمیفهمیم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 177 "هیچی جلومون رو نمیگیره. تو بهم گفتی که همیشه باید برای رسیدن به رویاهامون تلاش کنیم." "وقتی این حرف رو زدم قتل توی ذهنم نبود." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 321 "چرا؟ چرا اینقدر اهمیت میدی؟" "چون نمیدونم چطور جور دیگهای باشم." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.6 2 صفحۀ 353 "چند سال در برابر ابدیت چه ارزشی داره؟" 0 0