بریدههای کتاب زیرِ درِ زمزمه گر chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 340 "وقتی رفتم، لطفا فراموشم نکن. من آدمای زیادی ندارم که به یادم بیفتن، حداقل به خوبی ازم یاد نمیکنن. میخوام تو یکی از کسایی باشی که ازم یاد میکنه." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 190 "میخوام یه جوری بغلت کنم که جونت در بیاد." "فقط تو میتونی یه جوری عنوانش کنی که مثل تهدید به نظر بیاد." 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 45 والاس دوست نداشت ناراحت باشد. پس آن حس را پایین کشید و آن را داخل یک جعبه گذاشت و در جعبه را قفل کرد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 241 از همون لحظهای که به دنیا میآی، در حال مُردنی. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 58 0 8 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 58 "خندیدن کمک میکنه، حتی زمانی که حس خندیدن نداری. وقتی میخندی نمیتونی غمگین باشی. بیشتر مواقع." 0 2 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 47 سر و صدا به این معنی بود که تنها نیست، مهم نبود کجا باشد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 122 احساس میکرد به نمایش گذاشته شده و چیزهایی را نشان میدهد که هیچوقت فکر نمیکرد آمادگی نشان دادنشان را داشته باشد. 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 50 اگه همیشه در مورد چیزای کوچیک نگران باشیم، احتمال از دست دادن چیزای بزرگ زیاد میشه. 0 4 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 242 《اصلا چرا باید تلاش کنیم؟》 《چون زندگیته. چیزیه که تو ازش میسازی. نه،همیشه منصفانه نیست. نه،همیشه خوب نیست. میسوزونه و میدره... و گاهی یه جوری نابودت میکنه که قابل تشخیص نیست. بعضی از مردم باهاش میجنگن. بقیه...نمیتونن، هرچند فکر نکنم بشه به این خاطر سرزنششون کرد. تسلیم شدن آسونه. دوباره بلند شدن آسون نیست؛ ولی باید باور کنیم اگه بلند شدیم، میتونیم یه قدم دیگه برداریم. میتونیم...》 0 6 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 50 0 13 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 96 ما درباره بیشتر چیزا نمیدونیم و هیچوقت نمیفهمیم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 177 "هیچی جلومون رو نمیگیره. تو بهم گفتی که همیشه باید برای رسیدن به رویاهامون تلاش کنیم." "وقتی این حرف رو زدم قتل توی ذهنم نبود." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 321 "چرا؟ چرا اینقدر اهمیت میدی؟" "چون نمیدونم چطور جور دیگهای باشم." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 353 "چند سال در برابر ابدیت چه ارزشی داره؟" 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 332 "هیچی. من هیچی نمیخوام. تموم چیزی که میخواستم انجام بدم این بود که بهتون بگم شما براش مهم بودین. حتی با تموم چیزایی که گفته شد و حرفایی که زده شد، مهم بودین." 0 0 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 327 زمان ، ما همیشه فکر میکنیم زمان خیلی زیادی داریم؛ اما وقتی به شمارش میافته، میبینیم به اندازه کافی وقت نداریم. 0 5 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 149 0 0 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 92 نمیخوای که به خاطر درختها، جنگل رو از دست بدی. 0 0 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 377 همه یه جایی توی مسیر راهشون رو گم میکنن و این به خاطر اشتباهات یا تصمیماتی که میگیرن، نیست. به این خاطره که به طرز وحشتناک و فوقالعادهای انسانن و یه چیزی که من در مورد انسان بودن یاد گرفتم اینه که ما نمیتونیم تنهایی انجامش بدیم. وقتی گم میشیم، به کمک نیاز داریم تا دوباره راهمون رو پیدا کنیم. 0 4
بریدههای کتاب زیرِ درِ زمزمه گر chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 340 "وقتی رفتم، لطفا فراموشم نکن. من آدمای زیادی ندارم که به یادم بیفتن، حداقل به خوبی ازم یاد نمیکنن. میخوام تو یکی از کسایی باشی که ازم یاد میکنه." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 190 "میخوام یه جوری بغلت کنم که جونت در بیاد." "فقط تو میتونی یه جوری عنوانش کنی که مثل تهدید به نظر بیاد." 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 45 والاس دوست نداشت ناراحت باشد. پس آن حس را پایین کشید و آن را داخل یک جعبه گذاشت و در جعبه را قفل کرد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 241 از همون لحظهای که به دنیا میآی، در حال مُردنی. 0 0 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 58 0 8 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 58 "خندیدن کمک میکنه، حتی زمانی که حس خندیدن نداری. وقتی میخندی نمیتونی غمگین باشی. بیشتر مواقع." 0 2 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 47 سر و صدا به این معنی بود که تنها نیست، مهم نبود کجا باشد. 0 1 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 122 احساس میکرد به نمایش گذاشته شده و چیزهایی را نشان میدهد که هیچوقت فکر نمیکرد آمادگی نشان دادنشان را داشته باشد. 0 0 chino 1404/3/22 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 50 اگه همیشه در مورد چیزای کوچیک نگران باشیم، احتمال از دست دادن چیزای بزرگ زیاد میشه. 0 4 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 242 《اصلا چرا باید تلاش کنیم؟》 《چون زندگیته. چیزیه که تو ازش میسازی. نه،همیشه منصفانه نیست. نه،همیشه خوب نیست. میسوزونه و میدره... و گاهی یه جوری نابودت میکنه که قابل تشخیص نیست. بعضی از مردم باهاش میجنگن. بقیه...نمیتونن، هرچند فکر نکنم بشه به این خاطر سرزنششون کرد. تسلیم شدن آسونه. دوباره بلند شدن آسون نیست؛ ولی باید باور کنیم اگه بلند شدیم، میتونیم یه قدم دیگه برداریم. میتونیم...》 0 6 Parya 1403/8/2 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 50 0 13 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 96 ما درباره بیشتر چیزا نمیدونیم و هیچوقت نمیفهمیم. 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 177 "هیچی جلومون رو نمیگیره. تو بهم گفتی که همیشه باید برای رسیدن به رویاهامون تلاش کنیم." "وقتی این حرف رو زدم قتل توی ذهنم نبود." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 321 "چرا؟ چرا اینقدر اهمیت میدی؟" "چون نمیدونم چطور جور دیگهای باشم." 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 353 "چند سال در برابر ابدیت چه ارزشی داره؟" 0 0 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 332 "هیچی. من هیچی نمیخوام. تموم چیزی که میخواستم انجام بدم این بود که بهتون بگم شما براش مهم بودین. حتی با تموم چیزایی که گفته شد و حرفایی که زده شد، مهم بودین." 0 0 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 327 زمان ، ما همیشه فکر میکنیم زمان خیلی زیادی داریم؛ اما وقتی به شمارش میافته، میبینیم به اندازه کافی وقت نداریم. 0 5 chino 1404/3/31 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 149 0 0 chino 1404/3/30 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 92 نمیخوای که به خاطر درختها، جنگل رو از دست بدی. 0 0 مگالونیا 1403/12/21 زیرِ درِ زمزمه گر تی.جی کلون 4.7 3 صفحۀ 377 همه یه جایی توی مسیر راهشون رو گم میکنن و این به خاطر اشتباهات یا تصمیماتی که میگیرن، نیست. به این خاطره که به طرز وحشتناک و فوقالعادهای انسانن و یه چیزی که من در مورد انسان بودن یاد گرفتم اینه که ما نمیتونیم تنهایی انجامش بدیم. وقتی گم میشیم، به کمک نیاز داریم تا دوباره راهمون رو پیدا کنیم. 0 4