بریدههای کتاب با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/5 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 64 فقط از "عبادت" گفتن، بدون توجه دادن به "بزرگی خدا"، نتیجش میشه فرار از عبادت. 0 4 ریحانه معموری 1403/5/6 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 89 راه هایی که یکی پس از دیگری پیمودم آیا مرا به مقصد رساندند که این قدر به راهی که تو نشانم داده ای، بی اعتنایم؟ آنها که راه تورا بی اعتنا به هر راه دیگری پیمودند به مقصد رسیدند و "من هنوز در پیچ و خم راهی هستم که بیراهه بودنش را باور نکرده ام". 0 3 مُتَوَسِم 1403/4/27 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 124 وقتی دین رو همونطوری که اهل بیت (ع) معرفی کردن بشناسیم، آدم دوست داره برای این دین بمیره . 0 10 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 222 نماز فقط خواندنی است؟ یا مَرکبی است برای سوار شدن و به معراج رفتن؟ دغدغه همه ما، خواندن نماز است و تا به حال نفهمیدهایم "نماز، معراج مومن است" یعنی چه. تو با هر نمازت، میروی به عرش و بازمیگردی و با نماز های پنجگانه و نافله های روزانه و شبانهات هر روز در رفت و آمد میان عرش خدا و زمینی. نماز ما اما مَرکب خیالمان شده. ما در نماز، به آرزو های نرسیدهمان میرسیم و آرزو های نداشتهمان را نیز همان جا پیدا میکنیم ولی تو، آرزوی نمازی و نماز، آرزوی توست. 0 6 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 182 زبون حالِ بندهی کلاس بالا با خدا اینه: خدای عزیزم! قربونت برم! دورت بگردم!اصلا کی گفته من از تو نعمت میخوام؟ کی گفته من از تو دنیا میخوام؟ کی گفته من از تو بهشت میخوام؟ من فقط تو رو میخوام، همین. من هیچی جز خودت نمیخوام، هیچی.اگه جز خودت، نعمت دیگه ای هم دادی، ممنونتم؛ ولی اگه ندادی، بازم ممنونتم. فقط هیچ وقت من رو از آغوش خودت جدا نکن. من به آغوش تو عادت دارم :) 0 3 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 167 آقا! وقتی تو هستی، امید هست. راستی که جز تو، معنایی برای امید پیدا نمیشود. آنها که بی ولایت تو، حس امیدواری دارند در توهماتشان غرقاند و خوش خیالی را امید نامیدهاند. امیدِ ریشه دار در ولایت تو با خود، دنیایی از انگیزه دارد: انگیزه برای ماندن، برای ساختن و برای ایستادگی. کسانی که با ولایت تو غریبه اند، معنای انگیزه را نمیفهمند. انگیزه که باشد، لحظه ای سکون نیست نفس به نفس، تلاش و کار است و قدم برداشتن در جادهی آسمان. اما اگه تو از خانهمان بروی، امید میرود. امید که رفت، انگیزه هم لحظه ای درنگ نمیکند. وقتی انگیزه از دیده پنهان شد حرکت در جا میایستد و سکون میشود. ما برای سکون و سکونت نیامدهایم. ما مسافریم. اگر ساکن شویم، میمیریم. 0 5
بریدههای کتاب با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/5 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 64 فقط از "عبادت" گفتن، بدون توجه دادن به "بزرگی خدا"، نتیجش میشه فرار از عبادت. 0 4 ریحانه معموری 1403/5/6 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 89 راه هایی که یکی پس از دیگری پیمودم آیا مرا به مقصد رساندند که این قدر به راهی که تو نشانم داده ای، بی اعتنایم؟ آنها که راه تورا بی اعتنا به هر راه دیگری پیمودند به مقصد رسیدند و "من هنوز در پیچ و خم راهی هستم که بیراهه بودنش را باور نکرده ام". 0 3 مُتَوَسِم 1403/4/27 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 124 وقتی دین رو همونطوری که اهل بیت (ع) معرفی کردن بشناسیم، آدم دوست داره برای این دین بمیره . 0 10 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 222 نماز فقط خواندنی است؟ یا مَرکبی است برای سوار شدن و به معراج رفتن؟ دغدغه همه ما، خواندن نماز است و تا به حال نفهمیدهایم "نماز، معراج مومن است" یعنی چه. تو با هر نمازت، میروی به عرش و بازمیگردی و با نماز های پنجگانه و نافله های روزانه و شبانهات هر روز در رفت و آمد میان عرش خدا و زمینی. نماز ما اما مَرکب خیالمان شده. ما در نماز، به آرزو های نرسیدهمان میرسیم و آرزو های نداشتهمان را نیز همان جا پیدا میکنیم ولی تو، آرزوی نمازی و نماز، آرزوی توست. 0 6 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 182 زبون حالِ بندهی کلاس بالا با خدا اینه: خدای عزیزم! قربونت برم! دورت بگردم!اصلا کی گفته من از تو نعمت میخوام؟ کی گفته من از تو دنیا میخوام؟ کی گفته من از تو بهشت میخوام؟ من فقط تو رو میخوام، همین. من هیچی جز خودت نمیخوام، هیچی.اگه جز خودت، نعمت دیگه ای هم دادی، ممنونتم؛ ولی اگه ندادی، بازم ممنونتم. فقط هیچ وقت من رو از آغوش خودت جدا نکن. من به آغوش تو عادت دارم :) 0 3 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷 1404/1/7 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.7 2 صفحۀ 167 آقا! وقتی تو هستی، امید هست. راستی که جز تو، معنایی برای امید پیدا نمیشود. آنها که بی ولایت تو، حس امیدواری دارند در توهماتشان غرقاند و خوش خیالی را امید نامیدهاند. امیدِ ریشه دار در ولایت تو با خود، دنیایی از انگیزه دارد: انگیزه برای ماندن، برای ساختن و برای ایستادگی. کسانی که با ولایت تو غریبه اند، معنای انگیزه را نمیفهمند. انگیزه که باشد، لحظه ای سکون نیست نفس به نفس، تلاش و کار است و قدم برداشتن در جادهی آسمان. اما اگه تو از خانهمان بروی، امید میرود. امید که رفت، انگیزه هم لحظه ای درنگ نمیکند. وقتی انگیزه از دیده پنهان شد حرکت در جا میایستد و سکون میشود. ما برای سکون و سکونت نیامدهایم. ما مسافریم. اگر ساکن شویم، میمیریم. 0 5