بریدههای کتاب داستان ممنوعه فاطمه صلواتی 1404/6/24 - 20:33 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 315 ولی گاهی اوقات،اوضاع نمیتوانید به حالت عادی برگردد هر چقدر هم که آرزویش را داشته باشی. 0 2 Senju Akane 1403/3/29 - 23:33 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 15 میتوانست بشنود چه چیزی توی قلب یک داستان است _چه چیزی قلب آن را به تپیدن وا میدارد یا میگذارد بمیرد 0 7 Senju Akane 1403/3/31 - 20:56 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 74 یک بار عمو آندری با اعتراض گفت :《اگه همه ش داستان هات رو عوض کنی ، آدم چه جوری میتونه اون طوری که خودت تعریف میکنی ، یادشون بگیره؟》 جواب دادم:《 کسی نباید داستان هام رو مثل من تعریف کنه . هرکسی باید داستان های من رو مثل خودش تعریف کنه.》 پدرم گفت:《 نمیتونی تا ابد یه داستان رو بنویسی . یه روز مجبور میشی قبول کنی تموم شده و ولش کنی.》 0 9 Senju Akane 1403/4/2 - 14:02 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 77 پدرم بیشتر چیزهایی را که از داستان ها می دانستم ، یادم داد. عمویم کاری کرد که نویسنده شدن به نظرم ممکن بیاید ؛ولی مادرم بود که نشانم داد بعد از اینکه داستانی ، مدت طولانی تعریف میشود،حقیقت، چیزی نیست که بشود مثل نخی از بقیه ی نخ ها جدایش کرد. 0 15 Senju Akane 1403/3/31 - 20:37 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 72 بعضی وقت ها، چیزی که مهم است،کلماتی نیست که به زبان می آوری. بعضی وقت ها ، چیزی که مهم است کلماتی است که پنهان میکنی. 0 13
بریدههای کتاب داستان ممنوعه فاطمه صلواتی 1404/6/24 - 20:33 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 315 ولی گاهی اوقات،اوضاع نمیتوانید به حالت عادی برگردد هر چقدر هم که آرزویش را داشته باشی. 0 2 Senju Akane 1403/3/29 - 23:33 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 15 میتوانست بشنود چه چیزی توی قلب یک داستان است _چه چیزی قلب آن را به تپیدن وا میدارد یا میگذارد بمیرد 0 7 Senju Akane 1403/3/31 - 20:56 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 74 یک بار عمو آندری با اعتراض گفت :《اگه همه ش داستان هات رو عوض کنی ، آدم چه جوری میتونه اون طوری که خودت تعریف میکنی ، یادشون بگیره؟》 جواب دادم:《 کسی نباید داستان هام رو مثل من تعریف کنه . هرکسی باید داستان های من رو مثل خودش تعریف کنه.》 پدرم گفت:《 نمیتونی تا ابد یه داستان رو بنویسی . یه روز مجبور میشی قبول کنی تموم شده و ولش کنی.》 0 9 Senju Akane 1403/4/2 - 14:02 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 77 پدرم بیشتر چیزهایی را که از داستان ها می دانستم ، یادم داد. عمویم کاری کرد که نویسنده شدن به نظرم ممکن بیاید ؛ولی مادرم بود که نشانم داد بعد از اینکه داستانی ، مدت طولانی تعریف میشود،حقیقت، چیزی نیست که بشود مثل نخی از بقیه ی نخ ها جدایش کرد. 0 15 Senju Akane 1403/3/31 - 20:37 داستان ممنوعه ج.کاسپر کرامر 3.8 3 صفحۀ 72 بعضی وقت ها، چیزی که مهم است،کلماتی نیست که به زبان می آوری. بعضی وقت ها ، چیزی که مهم است کلماتی است که پنهان میکنی. 0 13