بریدههای کتاب پیامبر محمد 1402/2/25 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 43 وقتی از دارایی خود چیزی می بخشی چندان عطایی نکرده ای. بخشش حقیقی آن است که از وجود خود به دیگری هدیه کنی. 0 6 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 27 فرزندان شما، متعلق به شما نیستند. آن ها دختران و پسران اشتیاق حيات و متعلق به خود زندگی هستند. آنها به واسطه شما به دنيا مى آيند، ولى نه از خود شما. اگرچه با شما هستند ولى به شما تعلق ندارند. ممكن است عشقتان را به آنها يشش كنيد، ولى انديشههاى تان زيرا آنها طريق انديشيدن خود را دارند. ممكن است عشق تان را به آنها پیشکش کنید، ولی اندیشه های تان را هرگز؛ زیرا آن ها طریق اندیشیدن خود را دارند. ممکن است به جسم شان مأوايى دهيد، ولى نه به روح شان؛ زيرا روح آنها ساكن خانه هاى فرداست، كه شما حتى در رؤياهای تان نير نمى توانيد به آن جا دست يابيد. ممکن است کوشش کنید تا مثال آن ها شوید، اما در پی آن نباشید که آن ها را همانند خود کنید. زیرا که زندگی به عقب باز نمی گردد و در دیروز درنگ نمی کند. 0 0 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 47 شادی شما همان چهره بی نقاب اندوه شماست. خنده های شما از همان چاهی بر می آید که روزی با اشکهای شما پر شده است. و چگونه ممکن است غیر از این باشد؟ هرچه غم و اندوه بیشتر عمق وجودتان را کند و کاو کند، جای بیشتری برای شادی باز می شود. آیا جامی که امروز از شراب لبریز است، همان جامی نیست که روزی در کوره سفالگری گداخته شده است؟ و آیا عودی که امروز به روح شما آرامش می بخشد، همان چوبی نیست که روزی درونش با تیغه ای تیز خالی شده است؟ 0 0 sayeh marouf 1402/6/29 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 64 0 0 sayeh marouf 1402/7/1 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 123 کیست که بتواند ایمانش را از اعمالش جدا بداند، یا باورهایش را از اشتغالاتش؟ چه کسی می تواند ساعت هایش را پیش رو بگستراند و بگوید: 《این مال خدا، این مال خودم؛ این برای روانم، و این یکی برای جسمم؟》 0 1 محمد 1402/2/25 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 83 اگر آموزگار براستی خردمند باشد ، از شما نمی خواهد که به خانه معرفت او داخل شوید ، بلکه شما را به آستان اندیشه خودتان بار میدهد. 0 9 sayeh marouf 1402/6/31 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 94 و بگذارید که دوستی شما هدفی جز عمق دادن به روح تان نداشته باشد. زیرا عشقی که به غیر از آشکار کردن راز درون خویش چیزی را جستجو کند، عشق نیست، بلکه دامی است گسترده که فقط آن چه سودمند نیست در آن صید می شود. چرا باید دوست را برای کشتن وقت جستجو کنید؟ دوست را برای زنده کردن وقت و زندگی کردن بخواهید. 0 0 sayeh marouf 1402/6/31 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 97 0 1 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 28 شما کمانی هستید که فرزندان تان چونان تیرهای زنده از آن به پیش می جهند. کمان گیر هدف را در بی نهایت می بیند و با چنان قدرتی شما را خم می کند تا تیرهایش با سرعت رفته و بر دور دوست ها نشیند باشد که خمیده شدن تان با خرسندی انجام گیرد. زیرا او همان گونه که تیر پرتاب شده را دوست می دارد؛ کمانی که استوار بر جای مانده را نیز دوست دارد. 0 0 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 42 و کار کردن با عشق یعنی چه؟ یعنی بافتن پارچهای از تار و پود قلب تان گویی معشوق تان آن را در بر خواهد کرد. یعنی ساختن خانه ای با تمام مهرتان گویی معشوق تان در آن مأوا خواهد گزید. و یعنی همه کارهایی که انجام می دهید، از دل و جان و روح خویش بر آن بدمید. 0 0
بریدههای کتاب پیامبر محمد 1402/2/25 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 43 وقتی از دارایی خود چیزی می بخشی چندان عطایی نکرده ای. بخشش حقیقی آن است که از وجود خود به دیگری هدیه کنی. 0 6 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 27 فرزندان شما، متعلق به شما نیستند. آن ها دختران و پسران اشتیاق حيات و متعلق به خود زندگی هستند. آنها به واسطه شما به دنيا مى آيند، ولى نه از خود شما. اگرچه با شما هستند ولى به شما تعلق ندارند. ممكن است عشقتان را به آنها يشش كنيد، ولى انديشههاى تان زيرا آنها طريق انديشيدن خود را دارند. ممكن است عشق تان را به آنها پیشکش کنید، ولی اندیشه های تان را هرگز؛ زیرا آن ها طریق اندیشیدن خود را دارند. ممکن است به جسم شان مأوايى دهيد، ولى نه به روح شان؛ زيرا روح آنها ساكن خانه هاى فرداست، كه شما حتى در رؤياهای تان نير نمى توانيد به آن جا دست يابيد. ممکن است کوشش کنید تا مثال آن ها شوید، اما در پی آن نباشید که آن ها را همانند خود کنید. زیرا که زندگی به عقب باز نمی گردد و در دیروز درنگ نمی کند. 0 0 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 47 شادی شما همان چهره بی نقاب اندوه شماست. خنده های شما از همان چاهی بر می آید که روزی با اشکهای شما پر شده است. و چگونه ممکن است غیر از این باشد؟ هرچه غم و اندوه بیشتر عمق وجودتان را کند و کاو کند، جای بیشتری برای شادی باز می شود. آیا جامی که امروز از شراب لبریز است، همان جامی نیست که روزی در کوره سفالگری گداخته شده است؟ و آیا عودی که امروز به روح شما آرامش می بخشد، همان چوبی نیست که روزی درونش با تیغه ای تیز خالی شده است؟ 0 0 sayeh marouf 1402/6/29 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 64 0 0 sayeh marouf 1402/7/1 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 123 کیست که بتواند ایمانش را از اعمالش جدا بداند، یا باورهایش را از اشتغالاتش؟ چه کسی می تواند ساعت هایش را پیش رو بگستراند و بگوید: 《این مال خدا، این مال خودم؛ این برای روانم، و این یکی برای جسمم؟》 0 1 محمد 1402/2/25 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 83 اگر آموزگار براستی خردمند باشد ، از شما نمی خواهد که به خانه معرفت او داخل شوید ، بلکه شما را به آستان اندیشه خودتان بار میدهد. 0 9 sayeh marouf 1402/6/31 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 94 و بگذارید که دوستی شما هدفی جز عمق دادن به روح تان نداشته باشد. زیرا عشقی که به غیر از آشکار کردن راز درون خویش چیزی را جستجو کند، عشق نیست، بلکه دامی است گسترده که فقط آن چه سودمند نیست در آن صید می شود. چرا باید دوست را برای کشتن وقت جستجو کنید؟ دوست را برای زنده کردن وقت و زندگی کردن بخواهید. 0 0 sayeh marouf 1402/6/31 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 97 0 1 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 28 شما کمانی هستید که فرزندان تان چونان تیرهای زنده از آن به پیش می جهند. کمان گیر هدف را در بی نهایت می بیند و با چنان قدرتی شما را خم می کند تا تیرهایش با سرعت رفته و بر دور دوست ها نشیند باشد که خمیده شدن تان با خرسندی انجام گیرد. زیرا او همان گونه که تیر پرتاب شده را دوست می دارد؛ کمانی که استوار بر جای مانده را نیز دوست دارد. 0 0 sayeh marouf 1402/6/28 پیامبر جبران خلیل جبران 4.0 10 صفحۀ 42 و کار کردن با عشق یعنی چه؟ یعنی بافتن پارچهای از تار و پود قلب تان گویی معشوق تان آن را در بر خواهد کرد. یعنی ساختن خانه ای با تمام مهرتان گویی معشوق تان در آن مأوا خواهد گزید. و یعنی همه کارهایی که انجام می دهید، از دل و جان و روح خویش بر آن بدمید. 0 0