بریده‌های کتاب سیمای معشوق و مفهوم ملیت در غیبت استعاره و پیرنگ

اگرچه به نظر می‌رسد بسیاری از قصه‌های مثنوی با امر واقع پیوند دارد اما شیوه مولوی چنان است که آن را از تاریخ جدا می‌کند، یا درست‌تر، زندگی و تاریخ را به نفع نظریه از قصه می‌زداید.

رمان‌ها به قلمرو ابلیس تعلق دارند، نه قلمرو خدا. (نقل از تزوتان تودوروف)

عشق اسم رمزی است که مجوز ورود به ریاکاری را به عاشق می‌دهد تا بتواند پلشتی‌های زیست زمینی را بپوشاند و همچنان شاغل به شغل شریف تجارت پرسود مادی و معنوی بماند.

در واقع، شاهنامه با داستان جمشید آغاز می‌شود، بقیه داستان‌ها ادامه‌ی سرگذشت کشوری است که او بنیاد نهاده و تضاد میان خیرِ عمومی و شرِّ قدرت اصلی‌ترین دغدغه‌ی تاریخ آن است.