بریدههای کتاب ملاقات با دلفینها معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 24 آدمی پهلو به پهلوی مرگ که می دهد،همه چیزش، از لبخندش تا تنفس و واژه هایش واقعی میشود. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 43 وقتی به مرگ میخندی، یعنی از بلند ترین دیوار زندگی ات به آن سو پریده ای و زمانی که مرگ را پشت سر گذاشتی، دیگر نبودن و نابودی رنگ می بازد و همه زندگی ات میشود بودن و ابدیت... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 43 بودن یا نبودن. واقعا مسئله این نیست؛ بلکه چگونه بودن و چگونه رفتن مهم است.... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 44 روح که بزرگ شد، جسم را هم رقیق و سبک می کند و آن را همراه خودش بالا می برد و شادی، حاصل سبکی روح است. این قهقهه ها و خنده های از ته دل، ارمغان این سبکی است. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 78 بوی مرگ می آید. گویی تمام جهان در سکوتی محض و مرموز فرورفته است و فقط طوفان است که حرف می زند... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 91 کشتی که در کار نباشد. ناخدایی هم در کار نیست...فقط خود خدا باید دست غواص ها را بگیرد. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 116 بزرگترین جدال در جنگ جدال با ترس است. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 133 گاهی سکوت بلندتر از فریاد شنیده میشود. الان سکوت فرماندهانی که غواص هایشان میان امواج خلیج گم شده اند بلندتر از هر فریادی شنیده میشود... این سکوت خیلی حرف ها با خود دارد. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 175 کافی است خودت را رها کنی در اراده خدا، آن وقت است که خودش از راهی که تو می دانی یا نمی دانی، می بردت و می گذاردت وسط آرزویت. فقط شرطش این است که باید از همه چیز قطع امید کنی و دلت را کامل بسپاری به خدا... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 186 0 1
بریدههای کتاب ملاقات با دلفینها معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 24 آدمی پهلو به پهلوی مرگ که می دهد،همه چیزش، از لبخندش تا تنفس و واژه هایش واقعی میشود. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 43 وقتی به مرگ میخندی، یعنی از بلند ترین دیوار زندگی ات به آن سو پریده ای و زمانی که مرگ را پشت سر گذاشتی، دیگر نبودن و نابودی رنگ می بازد و همه زندگی ات میشود بودن و ابدیت... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 43 بودن یا نبودن. واقعا مسئله این نیست؛ بلکه چگونه بودن و چگونه رفتن مهم است.... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 44 روح که بزرگ شد، جسم را هم رقیق و سبک می کند و آن را همراه خودش بالا می برد و شادی، حاصل سبکی روح است. این قهقهه ها و خنده های از ته دل، ارمغان این سبکی است. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 78 بوی مرگ می آید. گویی تمام جهان در سکوتی محض و مرموز فرورفته است و فقط طوفان است که حرف می زند... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 91 کشتی که در کار نباشد. ناخدایی هم در کار نیست...فقط خود خدا باید دست غواص ها را بگیرد. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 116 بزرگترین جدال در جنگ جدال با ترس است. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 133 گاهی سکوت بلندتر از فریاد شنیده میشود. الان سکوت فرماندهانی که غواص هایشان میان امواج خلیج گم شده اند بلندتر از هر فریادی شنیده میشود... این سکوت خیلی حرف ها با خود دارد. 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 175 کافی است خودت را رها کنی در اراده خدا، آن وقت است که خودش از راهی که تو می دانی یا نمی دانی، می بردت و می گذاردت وسط آرزویت. فقط شرطش این است که باید از همه چیز قطع امید کنی و دلت را کامل بسپاری به خدا... 0 1 معصومه شاکری 1404/4/26 ملاقات با دلفینها مجید سانکهن 4.5 1 صفحۀ 186 0 1