بریدههای کتاب وحشی مغربی 1402/3/29 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 1 0 3 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 172 تنهایی همیشه برایم یک مکان واقعی بود، انگار تنهایی یک موقیعیت نبود، بلکه بیشتر شبیه به اتاقی بود که میتوانستم در آن خلوت کرده و خود واقعیام را پیدا کنم. 0 3 صبا محمودوند 1402/3/30 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 268 0 4 فاطیما اربابی 1403/8/25 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 194 من مشکلی داشتم که به دست مشاورها حل نمیشد؛ غم و اندوه هیچ فردی درون یک اتاق تسلی نمییابد. 0 4 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 172 تنهایی برایم شبیه به یک اتاق نبود، بلکه تمام دنیای پهناور بود، و حالا در آن دنیا تنها بودم، آن هم به نحوی که پیشتر هیچگاه نبودم. 0 3 صبا محمودوند 1402/3/16 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 115 0 2 صبا محمودوند 1402/3/16 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 39 0 1 مغربی 1402/3/29 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 1 0 2 مهدی 1402/11/9 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 391 به یاد آوردم که این دریاچه روزی کوه مازاما بوده است.این دریاچه روزی، کوهی بوده که 12000پا ارتفاع داشته و سپس قلبش نابود شده.این دریاچه روزی خاکستر و گدازه و سنگ بوده.این دریاچه روزی یک کاسه ی خالی بوده که صدها سال طول کشیده تا پر شود.ولی هر چه قدر می کوشیدم، اثری از آنها نمی دیدم. نه کوه و نه بیابان و نه کاسه ی خالی را. آن ها دیگر آن جا نبودند.آن جا فقط آرامش و سکوت آن آب وجود داشت:چیزی که کوه و بیابان و کاسه ی خالی، پس از آغاز التیام به آن تبدیل شدند. 0 12 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 193 به همان اندازه که تحقیق میکردم، شک داشتم. نمیدانستم که اصلا چیزی برای ایمان داشتن وجود دارد، یا اگر وجود داشته باشد، با وجود تمام پیچدگیها، دقیقا معنای واژهی ایمان چیست. واقعی یا جعلی بودن همه چیز برایم احتمالی بهنظر میرسید. 0 2
بریدههای کتاب وحشی مغربی 1402/3/29 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 1 0 3 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 172 تنهایی همیشه برایم یک مکان واقعی بود، انگار تنهایی یک موقیعیت نبود، بلکه بیشتر شبیه به اتاقی بود که میتوانستم در آن خلوت کرده و خود واقعیام را پیدا کنم. 0 3 صبا محمودوند 1402/3/30 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 268 0 4 فاطیما اربابی 1403/8/25 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 194 من مشکلی داشتم که به دست مشاورها حل نمیشد؛ غم و اندوه هیچ فردی درون یک اتاق تسلی نمییابد. 0 4 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 172 تنهایی برایم شبیه به یک اتاق نبود، بلکه تمام دنیای پهناور بود، و حالا در آن دنیا تنها بودم، آن هم به نحوی که پیشتر هیچگاه نبودم. 0 3 صبا محمودوند 1402/3/16 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 115 0 2 صبا محمودوند 1402/3/16 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 39 0 1 مغربی 1402/3/29 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 1 0 2 مهدی 1402/11/9 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 391 به یاد آوردم که این دریاچه روزی کوه مازاما بوده است.این دریاچه روزی، کوهی بوده که 12000پا ارتفاع داشته و سپس قلبش نابود شده.این دریاچه روزی خاکستر و گدازه و سنگ بوده.این دریاچه روزی یک کاسه ی خالی بوده که صدها سال طول کشیده تا پر شود.ولی هر چه قدر می کوشیدم، اثری از آنها نمی دیدم. نه کوه و نه بیابان و نه کاسه ی خالی را. آن ها دیگر آن جا نبودند.آن جا فقط آرامش و سکوت آن آب وجود داشت:چیزی که کوه و بیابان و کاسه ی خالی، پس از آغاز التیام به آن تبدیل شدند. 0 12 فاطیما اربابی 1403/8/24 وحشی چریل استرید 3.9 8 صفحۀ 193 به همان اندازه که تحقیق میکردم، شک داشتم. نمیدانستم که اصلا چیزی برای ایمان داشتن وجود دارد، یا اگر وجود داشته باشد، با وجود تمام پیچدگیها، دقیقا معنای واژهی ایمان چیست. واقعی یا جعلی بودن همه چیز برایم احتمالی بهنظر میرسید. 0 2