بریده‌های کتاب هوش هیجانی

"اشک را که نشانه‌ی هیجانی منحصر به فرد انسانی است، آمیگدالا و ساختار مجاور آن، یعنی سینگولیت گیروس، تولید می‌‌کند، درصورتی که شخص غمگین را درآغوش بگیرند، نوازش کنند، یا به نحو دیگری او را آرام سازند، این بخش‌های مغز آرامش می‌یابد و گریه کردن متوقف می‌شود."

مهم‌ترین نقشی که آموزش و پرورش می‌تواند در پرورش بچه‌ داشته باشد، یاری او در حرکت به سوی حوزه‌ای است که استعدادهایش می‌توانند بیشترین بهره را به او برسانند، و ضمن ارضای او، گوهر وجودی‌اش را شکوفا سازند.

ما باید وقت کمتری را برای رده‌بندی بچه‌ها و وقت بیشتری را برای کمک به آن‌ها در شناخت استعداد‌ها و موهبت‌های طبیعی‌شان صرف کنیم،و این استعداد‌ها را پرورش دهیم. و صدها راه به موفقیت وجود دارد، و توانایی‌ها و استعداد‌های شما برای رسیدن به سوی موفقیت از شماره بیرون است.

کسانی که قادر به کنترل زندگی هیجانی و عاطفی خود نیستند، به جنگ‌های درونی‌ای دچار می‌شوند که توانایی‌شان برای کار متمرکز و تفکر روشن و واضح را تضعیف می‌کند.

هوش و ذکاوت مدرسه‌ای و تحصیلی نقش اندکی در زندگی هیجانی و احساسی ما دارد.

یکی از دلایلی که ممکن است به علت انفجار‌های احساسی و هیجانی خود، گیج و دستپاچه شویم این است که این خاطرات اغلب به سال‌های آغازین زندگی ما بر‌می‌گردند که در آن همه چیز شگفت‌انگیز بود و ما هنوز واژه‌هایی برای درک و بیان رویداد‌ها در اختیار نداشتیم؛ بنابراین، ممکن است احساسات آشفته‌ای داشته باشیم؛ ولی واژه‌هایی برای خاطرات شکل دهنده‌ی آن‌ها در اختیارمان نباشد.