بریده‌های کتاب سایه های میان ما

"ارزش یک زن به جسم او نیست، بلکه به ذهن اوست."

انگار از ابتدا قرار بوده من ملکه او باشم.

شاعر ها میگن:ارزش یه زنِ با فضیلت فراتر از یاقوته.

من‌قضیه هکتور را مثل دیگر موضوعات زندگی ام به تنهایی اداره کردم:"تنهایی و در نهایت دقت"

نترس که خود واقعیت باشی.هرچی میخوای بگو.همونی که دلت میخواد باش.سعی نکن کسی دیگه‌ای باشی.

تو مثل جرقه ای هستی که توی یه اتاق تاریک می درخشی.

_کلمات که بار معنایی زیادی دارن؛ اما صدای عمل بلندتره.

اگر نتوانم با تو باشم تمام زمان موجود در دنیا را هم به من بدهند برایم ارزشی ندارد. ❤

جواب این سؤال را می‌دانم. مشخص است که قدرت اهمیت بیشتری دارد؛ اما پس... چرا من این‌قدر از درون احساس بدبختی می‌کنم؟

اگر نتوانم با تو باشم تمام زمان موجود در دنیا را هم به من بدهند برایم ارزشی ندارد. _تا ابد متعلق به تو

- اگر نتوانم با تو باشم تمام زمان موجود در دنیا را هم به من بدهند برایم ارزشی ندارد...

نگرانم‌که‌اون،خوش بودن‌رو‌کلا از یاد برده باشه.

من با ذهنم میجنگم. نه با سلاح.....

تاحالا جسد اولین و تنها پسری که قلبم را شکست پیدا نکردند و پیدا نخواهند کرد. من او را در چنان گودال عمیقی دفن کردم که دست شیاطین هم به او نرسد.

پس آن ها هنوز مرا نشناخته اند،من بخاطر عشق آدم کشتم.

اوه.او معمای دوست.داشتنی است.برای حل کردنش نمیتوانم صبر کنم.

فهمیدم که پیدا کردن کلمات وقتی به زبون‌آورده میشن،کارسختیه؛اما‌نوشتن به آدم زمان‌میده تا مفصل و سروقت چیزی که حس میکنی رو بنویسی.

وقتی او دستور می دهد خون در رگ هایم غلیان میکند . عجب قدرتی دارد آدم ها مجبورند بدون هیچ اعتراضی از او اطاعت کنند . آن ها هرکاری که او دستور بدهد را انجام میدهند من این قدرت را می‌خواهم‼️