بریدهای از کتاب دفتر خاطرات اثر نیکلاس اسپارکس
1402/12/5
صفحۀ 147
من اشک های تو را می بینم و بیش از انچه نگران خود باشم نگران تو هستم، زیرا از رنجی که گریبان گیر تو خواهد شد می ترسم. با هیچ کلامی نمی توان تاسف مرا بیان کرد. کلمات را گم کرده ام.
من اشک های تو را می بینم و بیش از انچه نگران خود باشم نگران تو هستم، زیرا از رنجی که گریبان گیر تو خواهد شد می ترسم. با هیچ کلامی نمی توان تاسف مرا بیان کرد. کلمات را گم کرده ام.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.