بریده‌ای از کتاب فابل اثر آدرین یانگ

بریدۀ کتاب

صفحۀ 300

ایزولدی دنیای سینت بود، دریایش بود و آسمانش؛ ستاره درخشانی بود که راهش را روشن میکرد و به او جهت میداد و حالا بدون او سینت گم شده بود.

ایزولدی دنیای سینت بود، دریایش بود و آسمانش؛ ستاره درخشانی بود که راهش را روشن میکرد و به او جهت میداد و حالا بدون او سینت گم شده بود.

35

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.