بریدهای از کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد اثر اکسی اوه
1403/8/8
صفحۀ 46
میدانم باید مثل قهرمان های داستان های مادربزرگم قوی باشم؛ولی کلافه ام،خسته ام و اگر حرف های شین حقیقت داشته باشند، فاقد روحم .عجیب است، ولی وقتی او مقابلم بود،شجاع بودن برایم آسان تر بود؛چون خشمم نسبت به او مایه دل گرمی ام بود.وقتی تک و تنهام و سردم است، شجاع بودن دشوارتر است.
میدانم باید مثل قهرمان های داستان های مادربزرگم قوی باشم؛ولی کلافه ام،خسته ام و اگر حرف های شین حقیقت داشته باشند، فاقد روحم .عجیب است، ولی وقتی او مقابلم بود،شجاع بودن برایم آسان تر بود؛چون خشمم نسبت به او مایه دل گرمی ام بود.وقتی تک و تنهام و سردم است، شجاع بودن دشوارتر است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.