بریدهای از کتاب بازگشت شازده کوچولو اثر مهدی سیگاریان وفا
1404/6/29 - 23:53
صفحۀ 30
کم کم شب از راه میرسید و شازده کوچولو در حالی که در زیر درختی و روی زمین دراز کشیده بود به آسمان مینگریست و به تک تک ستارهها که ظاهر میشدند سلام میداد و در این فکر بود که به چه چیزی باید فکر کند!
کم کم شب از راه میرسید و شازده کوچولو در حالی که در زیر درختی و روی زمین دراز کشیده بود به آسمان مینگریست و به تک تک ستارهها که ظاهر میشدند سلام میداد و در این فکر بود که به چه چیزی باید فکر کند!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.