بریده‌ای از کتاب سووشون اثر سیمین دانشور

kan@shi

kan@shi

1404/3/5

بریدۀ کتاب

صفحۀ 38

درخت عجیبی که قوت خود را از خاک و خون می‌گیرد. این درخت باغبانی دارد که قیافه‌اش به پیامبران می‌ماند. باغبان از میانِ همهٔ درختها عاشق همین یک درخت است. هنگام آبیاری وقتی صلا در می‌دهد که: خون! همهٔ مردم دور درخت فراهم می‌آیند و رگهای دستشان را باز می‌کنند و می سایند و به چشم می کشند و غرور و امید و اعتماد به نفس در دلشان خانه می گیرد و بزدلی و بدگمانی و دروغ دست از سرشان برمی دارد و همه شان آدمهایی می شوند با تمام صفات مردی و مردانگی.

درخت عجیبی که قوت خود را از خاک و خون می‌گیرد. این درخت باغبانی دارد که قیافه‌اش به پیامبران می‌ماند. باغبان از میانِ همهٔ درختها عاشق همین یک درخت است. هنگام آبیاری وقتی صلا در می‌دهد که: خون! همهٔ مردم دور درخت فراهم می‌آیند و رگهای دستشان را باز می‌کنند و می سایند و به چشم می کشند و غرور و امید و اعتماد به نفس در دلشان خانه می گیرد و بزدلی و بدگمانی و دروغ دست از سرشان برمی دارد و همه شان آدمهایی می شوند با تمام صفات مردی و مردانگی.

67

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.