بریدهای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی
1404/4/18
صفحۀ 4
از تنها شدن میترسیدم و آن قدر دل مرده بودم که سه روز تمام کل شهر را پرسه میزدم تا بلکه دلم باز شود!.
از تنها شدن میترسیدم و آن قدر دل مرده بودم که سه روز تمام کل شهر را پرسه میزدم تا بلکه دلم باز شود!.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.